ترید چیست؛ مهمترین مفهوم در معاملات ارزهای دیجیتال
طی سالهای اخیر معاملات ارزهای دیجیتال به یکی از محبوبترین روشهای درآمدزایی و سرمایهگذاری تبدیل شده است. مفهوم ترید نیز اهمیت بسیار زیادی در این معاملات دارد. ترید (Trade) یا معامله یک مفهوم پایهای اقتصادی است که شامل خرید و فروش داراییهای مختلف میشود. این داراییها میتوانند کالا یا خدمات باشند. در ترید، خریدار هزینه کالا یا خدمات را به فروشنده پرداخت میکنند. همچنین در موارد دیگر، ترید میتواند تبادل کالا و خدمات بین چند معاملهگر انجام شود. در بازارهای مالی از جمله بازار ارزهای دیجیتال، به داراییهای قابل معامله، ابزارهای مالی گفته میشود. از جمله این ابزارها میتوان به سهام، اوراق بهادار، جفت ارزها در بازار فارکس، معاملات آتی، محصولات مارجین، رمزارزها و بسیاری از داراییهای دیگر اشاره کرد.
اگر بهعنوان یک تازهکار میخواهید معاملات ارزهای دیجیتال را شروع کنید و تمام این مفاهیم برای شما ناشناخته هستند، اصلا نیازی به نگرانی نیست. چرا که در ادامه این مطلب تمام این مفاهیم را بررسی خواهیم کرد. اصطلاح ترید عموما برای معاملات کوتاهمدت استفاده میشود. در زمانی که تریدرها یا معاملهگران بهصورت فعال وارد موقعیتهای خرید یا فروش میشوند و در یک تایم فریم زمانی نسبتا کوتاه معامله خود را انجام داده و از آن خارج میشوند. باید اشاره کرد که این تعریف بسیار کلی میباشد و ممکن است تمام روشهای ترید را پوشش ندهد. چرا که ترید به طیف گستردهای از استراتژیهای مختلف مانند معاملات روزانه، معاملات نوسانی، معاملات مبتنی بر روند و موارد بسیار دیگر گفته میشود.
همانطور که اشاره شد، اگر با مفاهیم عنوانشده ناآشنا هستید و دقیقا نمیدانید که آنها چه کاربردی در معاملات ارزهای دیجیتال دارند، اصلا جای نگرانی نیست. چرا که در این مطلب بهصورت کامل شما را برای انجام معاملات در بازار ارزهای دیجیتال آماده میکنیم. پس تا انتهای این مطلب همراه ما باشید.
سرمایهگذاری چیست؟
بهطور کلی، سرمایهگذاری به تخصیص منابع (سرمایه) به یک روش درآمدزایی با انتظار سودآوری گفته میشود. در واقع سرمایهگذاری میتواند شامل استفاده از پول برای راهاندازی یک کسبوکار یا خرید زمان با هدف فروش آن با قیمت بالاتر باشد. در بازارهای مالی و بهخصوص بازار ارزهای دیجیتال، سرمایهگذاری به مفهومی گفته میشود که در آن، ابزارهای مالی خریداری میشوند تا در آینده بتوان آنها را با قیمت بالاتر به فروش رساند. ایده و هدف اصلی سرمایهگذاری، انتظار بازگشت سرمایه اولیه است.
اصطلاح ROI یا نرخ بازگشت سرمایه در سرمایهگذاری حرف اول را میزند. برخلاف معاملهگری، سرمایهگذاری معمولا رویکردی طولانیمدت برای سودآوری است. هدف یک سرمایهگذار این است که حجم زیادی از ثروت را در یک بازه زمانی طولانی به دست آورد. این بازه زمانی ممکن است سالها یا حتی دههها طول بکشد. روشهای زیادی برای سرمایهگذاری وجود دارد اما سرمایهگذاران حرفهای عموما از مولفههای بنیادی برای پیدا کردن یک موقعیت خوب سرمایهگذاری استفاده میکنند.
با توجه به رویکرد طولانیمدت سرمایهگذاری، عموما سرمایهگذاران به نوسانات کوتاهمدت بازارهای مالی توجهی نمیکنند. به همین خاطر سرمایهگذاران عموما در هنگام نوسان بازارهای مالی کار خاصی انجام نمیدهند و صرفا تماشاگر هستند. به همین خاطر آنها توجهی به ضررهای کوتاهمدت ندارند. باید اشاره کرد که سرمایهگذاری نیز در زیرمجموعه معاملات ارزهای دیجیتال قرار میگیرد. با این تفاوت که تایم فریم آن بسیار طولانیتر است.
تریدینگ در برابر سرمایهگذاری؛ تفاوت در چیست؟
هدف کلی سرمایهگذاران و معاملهگران از انجام معاملات ارزهای دیجیتال، کسب سود است. هرچند که مسیر آنها برای رسیدن به این هدف کاملا از یکدیگر متفاوت میباشد. بهطور کلی سرمایهگذاران به دنبال این هستند که در یک بازه زمانی طولانی مانند چندین سال یا چندین دهه، سودآوری مناسبی داشته باشند. درصورتیکه معاملهگران تلاش میکنند تا در بازههای زمانی کوتاهتر، از نوسانات بازار برای کسب سود استفاده کند. معاملهگران موقعیتهای بسیار زیادی ایجاد کرده و بهصورت مداوم از آنها خارج میشوند. این امکان وجود دارد که معاملهگران با هر ترید، سود کمتری به دست آورند، چرا که تعداد معاملات آنها در بازار ارزهای دیجیتال بیشتر است. اما در طولانیمدت، بازده آنها نیز مناسب خواهد بود.
سوال اصلی این است که از میان سرمایهگذاری و تریدینگ، کدام یک استراتژی بهتری هستند و شما باید کدامیک از این روشها را برای معاملات ارزهای دیجیتال خود انتخاب کنید. پاسخ واحدی برای این سوال وجود ندارد. چرا که شما در ابتدا باید آموزش خود در زمینه بازار ارزهای دیجیتال را آغاز کنید و در نهایت در زمینه معاملهگری حرفهای شوید. به مرور زمان، شما میتوانید که بهترین استراتژی را مطابق با اهداف مالی، شخصیت و پارامترهای معاملهگری خود انتخاب کنید. برخی از افراد توانایی صبر کردن برای سودآوری را ندارند و برخی دیگر نیز نمیتوانند بهصورت فعالانه ترید کنند. به همین خاطر در نهایت انتخاب میان سرمایهگذاری و تریدینگ برعهده شما است.
تحلیل فاندامنتال یا بنیادی چیست؟
اگر بهتازگی وارد معاملات ارزهای دیجیتال شدهاید، حتما اصطلاح تحلیل فاندامنتال یا تحلیل بنیادی را شنیدهاید. تحلیل فاندامنتال روشی تحلیلی برای ارزیابی ارزش یک دارایی مالی است. به افرادی که تحلیل فاندامنتال انجام میدهند، تحلیلگر فاندامنتال گفته میشود. این افراد عوامل اقتصادی و مالی را برای بررسی منصفانه بودن ارزش یک دارایی بررسی میکنند. از جمله این عوامل اقتصادی و مالی میتوان به شرایط کلان اقتصادی، شرایط صنعت مرتبط با دارایی (برای مثال صنعت نفت در ارتباط با سهام یک شرکت نفتی) و … اشاره کرد. این عوامل عموما بهواسطه اقتصاد کلان و اندیکاتورهای پیشرو و تاخیری بررسی میشوند.
زمانی که تحلیل فاندامنتال یک دارایی به اتمام میرسد، نوبت آن است که تحلیلگران بررسی کنند که آیا دارایی مورد نظر، از ارزش واقعی خود ارزش کمتری در بازارهای مالی دارد یا این که با قیمت بالاتری ارزشگذاری شده است. سرمایهگذاران و معاملهگران میتوانند در تصمیمگیریهای خود از این دادهها استفاده کنند تا دارایی باارزشی را بخرند.
در معاملات ارزهای دیجیتال، تحلیل فاندامنتال میتواند مباحثی مانند علم داده مرتبط با فناوری بلاک چین را نیز در بر گیرد. همچنین معیارهایی مانند نرخ هش شبکه، هولدرهای برتر، تعداد آدرسها، تجزیهوتحلیل تراکنشها و … در تحلیل فاندامنتال ارزهای دیجیتال تاثیرگذار هستند. با توجه به فراوان بودن دادههای موجود در شبکه بلاک چین، تحلیلگران میتوانند اندیکاتورهای پیچیدهای را پیادهسازی کنند که پارامترهای بهخصوصی از سلامت کلی شبکه را بررسی میکنند.
چرا تحلیل فاندامنتال در کریپتوکارنسی تاثیرگذاری کمی دارد؟
در حالی که تحلیل فاندامنتال در بورس یا بازار فارکس کاربرد بسیار زیادی دارد و یک روش تحلیلی بسیار کارآمد بهشمار میآید، در بازار رمزارزها، کاربرد بسیار کمتری دارد. چرا که بازار ارزهای دیجیتال مفهومی بسیار مدرن است و یک چهارچوب استاندارد و کلی برای ارزیابی آن مطابق با شاخصههای تحلیل فاندامنتال وجود ندارد. از طرف دیگر، بسیاری از رمزارزهای بازار مطابق با حدس و تغییر روند حرکت میکنند و به همین خاطر، بسیاری از پارامترهای بنیادی، تاثیر بسیار کمی روی قیمت یک رمزارز خواهند داشت. با این حال، ممکن است در آینده و با توسعه کریپتوکارنسی، این عوامل بتوانند روی قیمت رمزارزها نیز تاثیرگذار باشند.
تحلیل تکنیکال چیست؟
بعد از بررسی کاربرد تحلیل فاندامنتال در معاملات ارزهای دیجیتال، نوبت به بررسی یک روش تحلیلی دیگر یعنی تحلیل تکنیکال است. این روش تحلیلی از نظر رویکرد، با تحلیل فاندامنتال بسیار متفاوت میباشد. ایده اصلی تحلیل تکنیکال این است که تحرکات قیمتی یک دارایی در گذشته، ممکن است نشان دهد که قیمت این دارایی در آینده چگونه خواهد بود. در واقع در تحلیل تکنیکال، رفتار قیمتی یک دارایی، نشاندهنده مسیر پیش روی قیمت آن در آینده خواهد بود.
تحلیلگران تکنیکال قصدی برای تعیین کردن ارزش ذاتی یک دارایی ندارند. بلکه آنها با بررسی تاریخچه معاملاتی یک دارایی، تلاش دارند تا فرصتهای مناسب برای ورود یا خروج را پیدا کنند. بررسی تاریخچه معاملاتی یک دارایی میتواند شامل تجزیهوتحلیل عملکرد و حجم قیمت، الگوهای نمودارها، استفاده از اندیکاتورهای تکنیکالی و استفاده از بسیاری از ابزارهای دیگر باشد. هدف از تحلیل تکنیکال، مشخص کردن نقاط ضعف یا قوت بازار یا دارایی مورد نظر است.
باید اشاره کرد که تحلیل تکنیکال تنها برای پیشبینی احتمالات روند قیمتی یک دارایی نیست. بلکه از این ابزار میتوان برای ایجاد یک چهارچوب مناسب برای مدیریت ریسک استفاده کرد. از آنجایی که تحلیل تکنیکال یک مدل برای تجزیهوتحلیل ساختار بازار ارائه میدهد، استفاده از آن مدیریت معاملات ارزهای دیجیتال را شفافتر و قابلاندازهگیریتر میکند. شایانذکر است که در زمینه مدیریت ریسک، اندازهگیری ریسک اولین قدم است. دقیقا به همین خاطر میباشد که ممکن است برخی از تحلیلگران تکنیکال، بهصورت کامل یک معاملهگر نباشد. بلکه آنها صرفا از این روش تحلیلی صرفا برای ایجاد چهارچوبی برای مدیریت ریسک در معاملات خود استفاده میکنند.
تحلیل تکنیکال در بازار کریپتوکارنسی بسیار کارآمد است
باید گفت که تحلیل تکنیکال را میتوان در تمام بازارهای مالی استفاده کرد. با این حال این روش تحلیلی در میان معاملهگران بازار کریپتوکارنسی محبوبیت بسیار زیادی دارد. اما سوال اینجاست که آیا تحلیل تکنیکال در معاملات ارزهای دیجیتال کارایی مناسبی دارد؟ در پاسخ به این سوال باید بگوییم که بازار کریپتوکارنسی تا حد زیادی توسط گمانهزنی روند خود را طی میکند. به همین خاطر میتوان گفت که معاملات ارزهای دیجیتال یک زمین بازی فوقالعاده برای تحلیلگران تکنیکال بهشمار میآید. چرا که در این بازار مالی، تحلیلگران تنها با در نظر گرفتن پارامترهای تکنیکالی میتوانند به هدف خود که سودآوری است، نزدیک شوند.
تحلیل فاندامنتال و تحلیل تکنیکال؛ کدام روش تحلیلی برتر است؟
احتمالا بعد از آشنایی با دو روش تحلیل فاندامنتال و تحلیل تکنیکال، برای شما این سوال پیش آمده است که کدام یک از این روشهای تحلیلی گزینه بهتری برای انجام معاملات ارزهای دیجیتال بهشمار میآیند. پاسخ به این سوال کاملا به استراتژی معاملاتی شما بستگی دارد. در واقع باید گفت که چرا از هر دو این روشها استفاده نمیکنید؟ چرا که بیشتر روشهای تحلیلی از جمله تحلیل تکنیکال و فاندامنتال زمانی بهترین عملکرد خود را دارند که در ترکیب با یکدیگر استفاده شوند. در این صورت شما شانس بیشتری برای پیدا کردن فرصتهای سرمایهگذاری و معامله خواهید داشت. همچنین این فرصتها قابل اعتمادتر خواهند بود.
از طرف دیگر استفاده از چندین روش تحلیل به شما کمک میکند تا تعصبات بیهوده را از فرایند تصمیمگیری خود حذف کنید. به این مفهوم یا استراتژی، تلاقی گفته میشود. در این استراتژی، معاملهگران چندین روش تحلیلی را با یکدیگر ترکیب میکنند تا از تمام آنها استفاده کنند. بهطور کلی ایده اصلی استفاده از روش تلاقی این است که استراتژیهای ترکیبی، فرصتهای ارائهشده قویتر و بهتری نسبت به تنها یک استراتژی ارائه میدهند.
چه چیزی بازارهای مالی را هدایت میکند؟
قیمت تمام داراییها در بازارهای مالی از جمله بازار ارزهای دیجیتال، با تعادل عرضه و تقاضا تعیین میشود. به عبارت دیگر، تصمیم اصلی برای ارزشگذاری یک دارایی برعهده خریدار و فروشنده است. در هر مکانی که عرضه با تقاضا مواجه شود، شما مفهومی به نام بازار خواهید داشت. اما چه پارامترهای دیگری میتوانند ارزش یک دارایی مالی را افزایش دهند؟
همانطور که عنوان شد، عوامل بنیادی مانند وضعیت اقتصادی میتوانند باعث افزایش ارزش یک دارایی مالی شوند. همچنین عوامل دیگری مانند عوامل فنی در بازار ارزهای دیجیتال میتوانند بر قیمت یک دارایی تاثیرگذار باشند. احساس بازار یا اخبار نیز توانایی تاثیرگذاری بر قیمت یک دارایی در معاملات ارزهای دیجیتال را دارند. با وجود تمام این عوامل، عاملی که در نهایت قیمت یک دارایی را بهصورت کامل تعیین میکند، تعادل عرضه و تقاضا است. پس میتوان گفت که عامل اصلی هدایت بازار ارزهای دیجیتال و تمام بازارهای مالی دیگر عرضه و تقاضا است.
روند بازار چیست؛ مفهومی مهم در معاملات ارزهای دیجیتال
یکی از اصطلاحاتی که در معاملات ارزهای دیجیتال بسیار اهمیت دارد، روند بازار است. بهطور کلی این مفهوم به جهتی کلی گفته میشود که قیمت یک یا چند دارایی در آن حرکت میکند. در تحلیل تکنیکال، روندهای بازار عموما با استفاده از پرایس اکشن، خطوط روند و یا میانگینهای متحرک کلیدی شناسایی میشود.
یکی از مهمترین نکات درباره روند بازار، انواع آن است. بهطور کلی بازار گاوی و خرسی، دو دستهبندی اصلی روند بازار بهشمار میآیند. بازار گاوی یا صعودی به یک روند صعودی پایدار گفته میشود که در آن قیمتها بهصورت مداوم در حال افزایش هستند. بازار خرسی یا نزولی نیز یک روند نزولی پایدار است که در آن قیمت داراییهای مختلف بهصورت مداوم کاهش پیدا میکنند. علاوهبر این دو دستهبندی اصلی، بازارهای جانبی یا ادغام شونده نیز از دیگر انواع روند بازار هستند. در این نوع روند، بازار جهتگیری مشخصی ندارد و به همین خاطر نمیتوان روند آن را بهصورت دقیق شناسایی کرد.
باید اشاره کرد که مفهوم روند بازار در معاملات ارزهای دیجیتال اصلا این معنی را نمیدهد که قیمت همیشه به سمت جهت روند مورد نظر حرکت میکند. برای مثال، یک بازار گاوی طولانیمدت، روندهای خرسی یا نزولی کوچک بسیاری درون خود خواهد داشت. این امر بهصورت بالعکس نیز وجود دارد. چرا که ماهیت بازارهای مالی، نوسانی است و هیچوقت یک بازار همیشه در حال صعود یا نزول قطعی نیست. شایانذکر است که روند بازار به دیدگاه و تایم فریم شما بستگی دارد. روندهای بازار در بازههای زمانی طولانیتر، همواره اهمیت بیشتری نسبت به روندهای بازار در بازههای زمانی کوتاهتر دارند.
سوگیری و تعصب در پیشبینی روندهای بازار
یک نکته جالب درباره روندهای بازار این است که شما تنها میتوانید روندهای گذشته بازار را با اطمینان مطلق شناسایی و تعیین کنید. به عبارت دیگر اصلا نمیتوان با قطعیت گفت که روند بازار در آینده نزولی یا صعودی است. ممکن است شما مفهوم پیشبینی بر اساس سوگیری را شنیده باشید. این مفهوم بیانگر تمایل افراد برای متقاعد کردن خود به این که یک رویداد را روند را قبل از وقوع آن دقیقا پیشبینی کردهاند، است.
بهطور کلی پیشبینی بر اساس تعصب و سوگیری، میتواند بهصورت قابل توجهی بر فرایند شناسایی روندهای بازار و تصمیمگیری شما بهعنوان یک معاملهگر یا سرمایهگذار تاثیر بگذارد. چرا که شما میخواهید خود را متقاعد کنید که بازار بر اساس تحلیلهایتان نزولی یا صعودی خواهد بود. درصورتیکه ممکن است بازار شرایطی کاملا متفاوت با پیشبینی شما داشته باشد.
چرخه بازار چیست؟
اگر در معاملات ارزهای دیجیتال فعال باشید، احتمالا این جمله را شنیدهاید که “بازار در چرخه حرکت میکند”. چرخه یا سیکل، یک الگو یا روند است که در بازههای زمانی مختلف، ظاهر میشود. بهطور کلی، چرخههای بازار در بازههای زمانی طولانیتر، قابل اعتمادتر از چرخههای بازار در بازههای زمانی کوتاهتر هستند. البته که میتوان چرخههای بازار کوچک را در نمودارهای ساعتی پیدا کنید. این چرخههای شباهت زیادی در نمودارهای سالانه دارند.
بهطور طبیعی، تمام بازارهای مالی ماهیت چرخشی دارند و بهصورت مداوم تکرار میشوند. چرخهها میتوانند باعث شوند که برخی از داراییها، عملکرد بهتری نسبت به دیگر داراییها داشته باشند. در همین چرخه، ممکن است برخی از دستهبندی داراییها، عملکرد پایینتری نسبت به دستهبندیهای دیگر داشته باشند. چرا که شرایط بازار بسیار متغیر است و به همین خاطر یک چرخه شامل نزول و صعودهای زیادی برای دستهبندیهای مختلف دارایی است.
باید اشاره کرد که مشخص کردن این که ما در حال حاضر درون یک چرخه بازار هستیم، تقریبا غیر ممکن است. تجزیهوتحلیل مشخص کردن چرخه تنها در صورتی قابل انجام است که چرخه مورد نظر به پایان رسیده باشد و با دقت بالا دادههای آن را مورد تجزیهوتحلیل قرار دهیم. بهطور کلی چرخههای بازار بهندرت نقطه شروع و پایان مشخص دارد.
ابزار مالی چیست و چرا در معاملات ارزهای دیجیتال اهمیت بالایی دارد؟
همانطور که عنوان شد، ابزار مالی یک دارایی قابل معامله است. برای مثال از مهمترین ابزارهای مالی میتوان به پول نقد، فلزات گرانبها مانند طلا یا نقره، سند مالکیت، حق تحویل یا دریافت وجه نقد و موارد دیگر اشاره کرد. شما میتوانید تمام این داراییهای عنوانشده را معامله کنید. ابزارهای مالی پیچیدگی بسیار زیادی دارند اما به هر شکلی که باشند، در نهایت میتوان آنها را معامله کرد. در معاملات ارزهای دیجیتال، رمزارزها ابزار مالی بهشمار میآیند.
ابزارهای مالی، از نظر نوع در طبقهبندیهای مختلفی قرار میگیرند. یکی از این طبقهبندیها، مشتقه یا نقدی بودن ابزار مالی مورد نظر است. ابزارهای مالی مشتقه به داراییهای گفته میشود که ارزش خود را از یک دارایی دیگری به دست میآورند (مانند ارزهای دیجیتال). همچنین باید اشاره کرد که ابزارهای مالی میتوانند بهعنوان بدهی یا سهام طبقهبندی شوند.
حال که با مفهوم ابزار مالی آشنا شدیم، باید بدانیم که ارزهای دیجیتال دقیقا در کدام دستهبندی ابزارهای مالی قرار میگیرند. بهطور کلی روشهای زیادی برای طبقهبندی ارزهای دیجیتال وجود دارد و حتی میتوان آنها را در دستهبندیهای مختلفی قرار داد. با این حال، سادهترین طبقهبندی مناسب برای ارزهای دیجیتال این است که آنها داراییهای دیجیتال بهشمار میآیند. هرچند که ارزهای دیجیتال پتانسیل بالایی برای ساخت یک سیستم مالی و اقتصادی کاملا نوآورانه دارند.
با توجه به پتانسیل بالای ارزهای دیجیتال، آنها یک گروه کاملا جدید از داراییهای دیجیتال بهشمار میآیند. همچنین با توسعه اکوسیستم کریپتوکارنسی، ممکن است طبقهبندیهای جدیدی شکل بگیرد که قبلا نمونه آنها را مشاهده نکردهایم. برای مثال فضای غیر متمرکز مالی (DeFi) یک طبقهبندی جدید بهشمار میآید.
بازار نقدی چیست؟
یک اصطلاح دیگر بسیار مهم در معاملات بازارهای مالی از جمله بازار ارزهای دیجیتال، مفهوم بازار نقدی است. بازار نقدی مکانی است که ابزارهای مالی بهصورت “تحویل فوری” در آن معامله میشوند. واژه تحویل در این بازار به معنی مبادله ابزار مالی مورد نظر با پول نقد است. چرا که در برخی از بازارها بعد از انجام معامله، بهصورت نقدی تسویه حساب انجام نمیشود. برای مثال، در بازارهای آتی، داراییها در تاریخی که قرارداد آتی منقضی میشود، قابلیت تحویل یا نقد شدن دارند.
به زبان سادهتر، شما میتوانید بازار نقدی را مکانی در نظر بگیرید که در آن معاملات در محل و در یک نقطه انجام میشود. از آنجایی که معاملات در این نوع بازارها بهصورت لحظهای تسویه میشوند، قیمت فعالی بازار یا یک دارایی، بهعنوان قیمت لحظهای شناخته میشود.
حال سوال مهم این است که مفهوم بازار نقدی در معاملات ارزهای دیجیتال چه معنایی دارد. در بازار نقدی ارزهای دیجیتال، شما میتوانید یک بیت کوین را به یک اتریوم تبدیل کنید و این معامله بهصورت لحظهای تسویه یا تحویل میشود. همچنین شما میتوانید تمام رمزارزهای دیگر را نیز به یکدیگر تبدیل کرده یا داراییهای ارز دیجیتال خود را به دلار تبدیل کنید. این روش، یکی از سادهترین روشهای انجام معامله در بازار ارزهای دیجیتال است.
معاملات مارجین چیست؟
معاملهگران در بازارهای مالی با اصطلاحات بسیار زیادی روبهرو میشوند که برخی مفهوم مبهمی دارند. یکی از این اصطلاحات، معاملات مارجین است. معامله مارجین روشی برای معامله با استفاده از اعتباری میباشد که از شخص ثالث قرض گرفته شده است. در معاملات مارجین، نتیجه معامله در جهتهای صعودی و نزولی تقویت میشود. حساب مارجین، به معاملهگران این امکان را میدهد تا به سرمایه بیشتری دسترسی داشته باشند و از طرف دیگر بسیاری از ریسکها را کاهش میدهد. شاید بپرسید که چگونه چنین امری ممکن است؟ در پاسخ به این سوال باید بگوییم که معاملهگران با استفاده از حساب مارجین میتوانند موقعیتی بهاندازه حساب خود ایجاد کنند اما سرمایه بسیار کمتری درون صرافی ارز دیجیتال قرار دهند.
وقتی صحبت از معاملات مارجین میشود، اصطلاحاتی مانند مارجین و اهرم بسیار ترند هستند. اصطلاح مارجین به میزان سرمایهای که نسبت به آن متعهد میشوید، گفته میشود. از طرف دیگر، اهرم بهمعنای مقداری است که مارجین خود را با آن تقویت میکند. اهرم عموما با ضریب اعمال میشود. برای مثال شما از اهرم دو برابری در معاملات مارجین خود استفاده میکنید. این امر به این معنی است که شما موقعیتی را ایجاد کردهای که دو برابر میزان مارجین یا سرمایه تعهدی شما است.
باید اشاره کرد که شما باید از مفهوم لیکویید شدن آگاه باشید. چرا که هرچه شما از اهرمهایی با مقادیر بالاتر استفاده کنید، قیمت لیکویید شدن شما به قیمت ورودتان به معامله بیشتر میشود. در واقع اگر شما با استفاده از اهرمهایی بالا لیکویید شوید، تقریبا تمام سرمایه خود را از دست میدهید. به همین خاطر قبل از شروع معاملات مارجین، باید از خطرات و ریسکهای بسیار زیاد آن آگاه باشید.
معاملات مارجین در انواع بازارهای مالی
بهطور کلی از معاملات مارجین میتوان در انواع بازارهای مالی از جمله بازار سهام، کالا، فارکس و ارزهای دیجیتال استفاده کرد. در بازارهای سنتی، به معامله با وجوهی که شما آن را از یک کارگزار مانند بانک وام گرفتهاید و با استفاده از آن داراییهایی را خرید و فروش میکنید، معاملات مارجین گفته میشود. وقتی صحبت از معاملات ارزهای دیجیتال میشود، وجوه مورد نیاز برای معاملات مارجین عموما توسط صرافیها در ازای کارمزد تامین مالی به معاملهگران قرض داده میشود. این اعتبارات ممکن است سرمایه معاملهگران دیگر صرافی مورد نظر باشد. همچنین نرخ بهره وامهای صرافیها متغیر است و توسط بازار آزاد تعیین میشود.
بازار مشتقه چیست؟
ابزارهای مالی مشتقه به داراییهای مالی گفته میشود که ارزش خود را مبتنی بر یک دارایی دیگر تعیین میکنند. از جمله این داراییها میتوان به سهام، اوراق قرضه، کالاها، ایندکسها و ارزهای دیجیتال اشاره کرد. دارایی مشتقه قراردادی بین چند طرف معامله است. درواقع ابزارهای مالی مشتقه قیمت خود را از داراییهایی اساسی که بهعنوان معیار استفاده میشود، دریافت میکند. از جمله مهمترین داراییهای مشتقه میتوان به قراردادهای آتی، قراردادهای اختیار معامله و معاوضه اشاره کرد.
بر اساس برخی از بررسیها، بازار مشتقه یکی از بزرگترین بازارهای مالی در جهان است. چرا که ابزارهای مشتقه میتوانند برای هر دارایی مالی وجود داشته باشند. نکته جالب این است که حتی خود داراییهای مشتقه نیز میتوانند مشتقات خود را داشته باشند و مشتقات ثانویه نیز همچنان میتوانند مشتقات دیگری داشته باشند. این مفهوم شاید یک مفهوم مالی نامطمئن و نامعتبر به نظر برسد. باید گفت که این فرض صحیح است. چرا که در بحران مالی سال 2008 جهان، بازار مشتقه نقش مهمی داشت. در نهایت باید گفت که بهطور کلی هر دارایی مالی که ارزش خود بهواسطه داراییهای مالی اساسی به دست آورد، دارایی مشتقه بهشمار میآید و به بازاری که این داراییها در آنها معامله میشوند، بازار مشتقه گفته میشود.
قراردادهای آتی چه مفهومی دارند؟
قراردادهای آتی نوعی از داراییهای مالی مشتقه هستند که به معاملهگران این امکان را میدهند که در مورد قیمت آینده یک دارایی گمانهزنی کنند. در قراردادهای آتی، طرفین توافق میکنند که در تاریخی به نام تاریخ انقضا، معامله را تسویه کنند. دارایی که در قراردادهای آتی درباره قیمت آینده آن پیشبینی انجام میشود، میتواند هر نوع دارایی مالی باشد؛ از ارزهای دیجیتال گرفته تا سهام و اوراق قرضه. پس به زبان سادهتر میتوان گفت که در قراردادهای آتی، معاملهگران توافق میکنند که در تاریخی معین، میزان مشخصی از دارایی مورد نظر را با یکدیگر معامله کنند.
تاریخ انقضای یک قرارداد آتی، آخرین روزی است که فعالیت معاملاتی برای قرارداد مورد نظر انجام میشود. روش تسویه قرارداد از قبل از رسیدن تاریخ انقضا تعیین میشود و میتواند بهصورت تسویه نقدی یا فیزیکی باشد. نقدی یا فیزیکی بودن روش تسویه به دارایی مورد نظر بستگی دارد. برای مثال اگر دارایی اساسی قرارداد آتی شما بشکههای نفت باشد، در سررسید مورد نظر، بشکههای نفت به شما تحویل داده میشود.
قراردادهای آتی دائمی چیست؟
عقد قراردادهای آتی روشی بسیار عالی برای معاملهگران برای حدس زدن قیمت یک دارایی در آینده هستند. با این حال اگر معاملهگران بخواهند بعد از تاریخ انقضا قرارداد، همچنان پوزیشن ایجاد شده را حفظ کنند، چه راههایی وجود دارد؟ پاسخ به این سوال قراردادهای آتی دائمی هستند. این نوع قراردادها هرگز منقضی نمیشوند و به همین خاطر، معاملهگران میتوانند بدون نگرانی از بابت انقضا، قیمت دارایی پایه را حدس بزنند.
قراردادهای آتی دائمی یک نکته مهم دارند. اگر قیمت قرارداد آتی دائمی از قیمت دارایی پایه فاصله داشته باشد، در این صورت طرفین معامله باید چه اقداماتی انجام دهند؟ از آنجایی که در این قراردادها تاریخ انقضا وجود ندارد، بازار آتی دائمی میتواند اختلافی قابل توجه و مداومی با بازار نقدی داشته باشد.
دقیقا به علت تفاوت در قیمت پایه دارایی است که قراردادهای آتی دائمی کارمزدی دارند که به معاملهگران پرداخت میشوند. تصور کنید که بازار آتی دائمی با قیمتی بالاتر از بازار نقدی معامله شود. در این صورت نرخ کارمزد مثبت خواهد بود. این امر به این معنی است که خریداران کارمزد را به فروشندگان میپردازند. این امر باعث میشود تا خریداران به فروش تشویق شوند. در نتیجه به علت تغییر در عرضه و تقاضا، قیمت قرارداد کاهش پیدا میکند و قیمت آن به قیمت نقدی نزدیکتر میشود. در شرایط متفاوت، اگر بازار آتی دائمی با قیمتی کمتر از بازار نقدی معامله شود، نرخ کارمزد منفی خواهد بود و فروشندگان به خرید تشویق میشوند تا قیمت قرارداد بالا رود.
قرارداد اختیار معامله چیست؟
قرارداد اختیار معامله نوعی محصول مشتقه است که اجازه میدهد تا معاملهگران برای خرید یا فروش دارایی در آینده با قیمتی خاص اختیار داشته باشند. اختیاری که بدون تعهد است. تفاوت اصلی میان قرارداد آتی و قرارداد اختیار معامله در این است که معاملهگران در قراردادهای اختیار معامله، موظف به تسویه معامله نیستند. زمانی که معاملهگران یک قرارداد اختیار معامله را خریداری میکنند، در واقع قیمت دارایی را در یک جهت خاص گمانهزنی کردهاند. بهطور کلی دو نوع قرارداد اختیار معامله با نامهای اختیار خرید و اختیار فروش وجود دارد. یک قرارداد اختیار خرید روی افزایش قیمت شرط میبندند، درصورتیکه اختیار فروش روی کاهش قیمت شرطبندی میکند.
مانند دیگر محصولات مشتقه، قراردادهای اختیار معامله برای انواع داراییهای مالی مانند ایندکسهای بازار، کالاها، سهام و ارزهای دیجیتال کاربرد دارند. باید اشاره کرد که در معاملات ارزهای دیجیتال، قراردادهای اختیار معامله بسیار پرکاربرد و محبوب هستند. این نوع قراردادها میتوانند استراتژیهای معاملاتی بسیار پیچیده و روشهای مدیریت ریسک مانند پوشش ریسک را فعال کنند. در معاملات ارزهای دیجیتال، این قراردادها برای ماینرهایی که رمزارز استخراج میکنند، گزینهای بسیار ایدهآل هستند. با استفاده از این قراردادها، میتوان از سرمایه و داراییهای مالی در برابر رویدادهایی که تاثیر مخرب دارند، میتوان بهخوبی محافظت کرد.
بازار تبادل ارزهای خارجی یا فارکس
بازار تبادل ارزهای خارجی یا فارکس، یکی از مهمترین بازارهای مالی دنیا بهشمار میآید. معاملهگران در این بازار میتوانند ارزهای کشورهای مختلف را به یکدیگر تبدیل کنند. برای مثال شما میتوانید یوان چین را به دلار آمریکا تبدیل کنید. در اصل بازار فارکس مرجعی است که در آن نرخ تبدیل ارزها را در سراسر جهان تعیین میکند.
عموما معاملهگران و سرمایهگذاران ارزها را بهعنوان داراییهای بسیار امن و به دور از نوسان در نظر میگیرند که بهاصطلاح به آنها داراییهای بهشت امن گفته میشود. حتی اصطلاح استیبل کوین نیز به همین مفهوم اشاره دارد. رمزارزهایی که از نوسانات شدید دور هستند. با وجود چنین نظریهای، ارزها نیز میتوانند نوسانات بازار را تجربه کنند. چرا که ارزش ارزها نیز مانند تمام ابزارهای مالی دیگر با عرضه و تقاضا مشخص میشود. همچنین ممکن است قیمت ارزها بر اساس عواملی مانند تورم، نیروهای بازار، سرمایهگذاری جهانی و عوامل ژئوپلیتیکی نوسان داشته باشند.
حال سوال اینجاست که بازار فارکس چگونه کار میکند؟ در پاسخ به این سوال باید بگوییم که ارزها میتوانند توسط بانکهای سرمایهگذاری، بانکهای مرکزی کشورهای مختلف، شرکتهای تجاری، صندوقهای تامینی و معاملهگران خرد در بازار فارکس خرید و فروش شوند. همچنین در این بازار امکان تسویه حسابهای تجاری بینالمللی نیز وجود دارد.
معاملهگران در بازار فارکس معمولا از استراتژیهای معاملاتی روزانه مانند اسکالپینگ با اهرم استفاده میکنند تا سودآوری بیشتری داشته باشند. باید گفت که در کنار معاملات ارزهای دیجیتال، بازار فارکس یکی از اجزای اصلی اقتصاد جهانی مدرن است که بیشترین نقدشوندگی را در میان بازارهای مالی جهانی دارند و نقش آن در اقتصاد جهانی بسیار پررنگ است.
توکنهای اهرمی چیست؛ یک مفهوم مهم دیگر در معاملات ارزهای دیجیتال
توکنهای اهرمی مفهومی مهم در معاملات ارزهای دیجیتال بهشمار میآیند. این توکنها داراییهایی قابل معامله هستند که میتوانند بدون نیازهای پایه برای مدیریت یک موقعیت اهرمی، در معرض قیمت یک ارز دیجیتال قرار بگیرند. به زبان سادهتر، شما دیگر با توکنهای اهرمی نیازی به نگرانی از بابت مارجین، وثیقه، کارمزد تامین مالی و لیکویید شدن نخواهید داشت.
توکنهای اهرمی محصولی مالی و بسیار نوآورانه هستند که تنها میتوان نمونه آنها را در شبکه بلاک چین مشاهده کرد. این توکنها در ابتدا توسط صرافی مشتقات FTX معرفی شدند اما از آن روز تا به الان، شاهد پیادهسازی جایگزینهای مختلفی بودهاند.
با وجود تفاوتها، ایده اصلی پشت این توکنهای مختلف با یکدیگر برابر است؛ ایده توکن کردن موقعیتهای اهرمی باز. اما شاید بپرسید که این ایده دقیقا چه معنایی دارد. درواقع توکنهای اهرمی، موقعیتهای آتی دائمی باز را به شکل توکن نشان میدهند. همانطور که عنوان شد، میتوان از داراییهای مشتقه، مشتقاتی گرفت. حال توکنهای اهرمی نمونه بارز این نوع ابزارهای مالی هستند. چرا که ارزش خود را از موقعیتهای آتی که خود از داراییهای مشتقه هستند، به دست میآورند. توکنهای اهرمی گزینهای عالی برای قرار گرفتن در یک موقعیت اهرمی با یک ارز دیجیتال بهشمار میآیند.
استراتژی معاملاتی چیست؟
معامله و سرمایهگذاری در بازار ارزهای دیجیتال و هر بازار مالی دیگری همواره دشواریهای خاص خود را داشته است. به همین خاطر معاملهگران و سرمایهگذاران باید با اتخاذ استراتژیهای مختلف، احتمال سودآوری و موفقیت خود را افزایش دهند. یک استراتژی معاملاتی صرفا برنامهای است که شما هنگام معاملات ارزهای دیجیتال آن را دنبال میکنید. هیچ رویکرد واحد صحیحی برای معاملهگری وجود ندارد و به همین خاطر هر استراتژی به مشخصات فردی و سلیقه معاملهگر بستگی دارد.
بدون در نظر گرفتن رویکرد شما در معاملهگری، اتخاذ یک برنامه برای معاملهگری بسیار مهم است. چرا که شما با برنامهریزی میتوانید اهداف خود را مشخص کنید. همچنین میتوانید در هنگام خارج شدن از مسیر به علت بروز احساسات، جلوی خود را بگیرید. بهطور کلی، در پیادهسازی یک استراتژی معاملاتی، شما باید تصمیم بگیرید که میخواهید چه دارایی را معامله کنید، چه مقدار از آن را خرید و فروش نمایید و میخواهید در چه نقاطی وارد و خارج شوید.
مدیریت پورتفولیو چیست؟
باید بگوییم که یکی از مهمترین و کاربردیترین مفاهیم در معاملات ارزهای دیجیتال، مدیریت پورتفولیو است. مدیریت پورتفولیو به ایجاد یک سبد از داراییها و سرمایهگذاری مختلف و سپس مدیریت آنها گفته میشود. پورتفولیو خود بهتنهایی مجموعهای از داراییها است. سبد پروژه شما میتواند شامل املاک، سهام یا ارزهای دیجیتال شود. برای مثال ممکن است درون پورتفولیو شما، رمزارزهایی مانند بیت کوین، بایننس کوین و اتریوم وجود داشته باشند.
برای ایجاد یک پورتفولیو حرفهای، اولین قدم این است که انتظارات خود را از یک سبد دارایی مشخص کنید. آیا دنبال سبدی از سرمایهگذاری هستید که در برابر نوسانات بازار محافظت شود یا میخواهید ریسک بیشتری کرده و در کوتاهمدت بازدهی بالاتری داشته باشید؟ انتخاب برعهده شما است.
تفکر درباره روش مدیریت پورتفولیو بسیار مفید است. چرا که باعث میشود شما بهصورت کامل با استراتژی معاملاتی و روش مدیریت سرمایهگذاری خود آشنا شوید. برخی از سرمایهگذاران ممکن است یک استراتژی منفعل را ترجیح دهند. استراتژی که در آن سرمایهگذاریها برای بازهای طولانی به حال خود رها میشوند. درواقع یک سرمایهگذاری بلندمدت. از طرف دیگر برخی از سرمایهگذاران ترجیح میدهند به سراغ رویکردی فعالتر روند. رویکردی که در آن بهطور مداوم داراییهای را معامله میکنند تا سود کسب کنند.
مدیریت ریسک چیست؟
اگر میخواهید در معاملهگری موفق شوید، یادگیری مدیریت ریسک برای شما امری بسیار ضروری است. چرا که شما باید بتوانید معاملاتی را انجام دهید که نسبت ریسک به ریوارد مناسبی داشته باشند. انواع ریسکهایی که شما ممکن است در بازار ارزهای دیجیتال با آنها روبهرو شوید عبارتاند از:
- ریسک بازار: به زیانهای احتمالی گفته میشود که در صورت از دست دادن ارزش دارایی ممکن است آن را تجربه کنید. برای مثال افت ارزش دلار یا بیت کوین در یک بازه مشخص میتواند باعث کاهش ارزش سرمایه شما شود
- ریسک نقدینگی: یکی از مهمترین ریسکهای معاملات ارزهای دیجیتال، بهخصوص وقتی شرایط بازار نزولی است. در این شرایط بازار نقدشوندگی خود را از دست میدهد و شما در آن نمیتوانید بهراحتی برای داراییهای خود خریداری پیدا کنید
- ریسک عملیاتی: به زیانهای ناشی از شکستهای عملیاتی مانند قطع سرورهای صرافی یا اختلال در اینترنت گفته میشود. از عوامل اصلی ریسک عملیاتی میتوان به خطای انسانی، نقص سختافزار، خطاهای عمدی کارمندان اشاره کرد
- ریسک سیستمی: به ضررهای احتمالی ناشی از شکست شرکتها و بازیکنان بزرگ در بازارهای مالی گفته میشود. برای مثال فروپاشی شرکتی بزرگ مانند اپل یا مایکروسافت میتواند تاثیر بهشدت منفی بر دیگر سهام گروههای فناوری بگذارد
روش اصولی مدیریت ریسک
همانطور که عنوان شد، شناسایی ریسک با بررسی داراییهای موجود در پرتفوی شما شروع میشود. اما برای موثر بودن شناسایی ریسک، باید عوامل داخلی و خارجی مختلفی را در نظر گرفت. در مرحله بعد شما باید این ریسکها را ارزیابی کنید. چقدر احتمال دارد که هر یک از این ریسکها برای شما ضرر ایجاد کنند و در این صورت شدت ضرر شما چقدر خواهد بود؟
با بررسی ریسکها و شناسایی تاثیر احتمالی آنها بر پرتفوی خود، میتوانید آنها را رتبهبندی کنید و استراتژی و پاسخهای مناسب را اتخاذ کنید. برای مثال، ریسک سیستمی را میتوان با ایجاد تنوع در سرمایهگذاریهای مختلف کاهش داد. از طرف دیگر، ریسک بازار را نیز میتوان با در نظر گرفتن حد ضرر، تا حد بسیار مناسبی از بین برد.
معاملات روزانه چیست؟
همانطور که احتمالا میدانید، بازار ارزهای دیجیتال هیچوقت تعطیل نمیشود و بهصورت 24ساعته فعال است. شما میتوانید هر روز از سال و در هر ساعت از شبانهروز معاملات ارزهای دیجیتال را انجام دهید. با این حال، معاملات روزانه به سبکی از معامله گفته میشود که در آن معاملهگر طی 24 ساعت، به موقعیتهای خود وارد و سپس از آنها خارج میشود. عموما در معاملات روزانه برای انتخاب دارایی مورد نظر برای معامله از تحلیل تکنیکال استفاده میشود. از آنجایی که سود انجام چنین معاملاتی پایین میباشد، معاملهگران ممکن است برای افزایش بازدهی خود، به انجام معامله در طیف گستردهای از داراییهای اقدام کنند. برای مثال ممکن است یک معاملهگر بیش از 10 رمزارز را در طول 24 ساعت خرید و فروش کند تا به بازده مورد نظر خود برسد.
مشخص است که این سبک انجام معاملات ارزهای دیجیتال، یک روش معاملاتی بسیار فعالانه است. معاملات روزانه میتواند سودآوری مناسبی داشته باشد اما ریسک آن قابل توجه است و باید آن را در نظر گرفت. به همین خاطر میتوان با اطمینان گفت که معاملات روزانه عموما برای معاملهگران باتجربه گزینهای بهتر بهشمار میآید. همچنین سود آن نیز شاید بالا نباشد و نتواند در ابتدای مسیر معاملهگری شما را راضی کند.
معاملات نوسانی چیست؟
یکی دیگر از روشهای محبوب در معاملات ارزهای دیجیتال، معاملات نوسانی است. در این نوع معاملات، شما بهعنوان معاملهگر همچنان تلاش میکنید تا از روند بازار سود کسب کنید، اما افق زمانی معاملات شما طولانیتر خواهد بود. برای مثال موقعیتها در معاملات نوسانی ممکن است از چند روز تا چند ماه باز باشند. عموما در این روش معاملاتی شما باید به سراغ شناسایی داراییهایی بروید که کمتر از ارزش واقعی خود ارزشگذاری شدهاند و احتمالا در یک بازی زمانی میانمدت، ارزش آنها افزایش پیدا میکند. در این استراتژی معاملاتی، شما باید دارایی مورد نظر را خریداری کرده و پس از افزایش قیمت، برای کسب سود آن را بفروشید.
علاوهبر روش عنوانشده، شما میتوانید داراییهایی با ارزشگذاری بالاتر از ارزش واقعی را خریداری کنید که احتمال دارد ارزش آنها کاهش پیدا کند. سپس میتوانید برخی از آنها را با قیمت بالا بفروشید، به این امید که بتوانید آنها را با قیمت پایینتری دوباره خریداری کنید.
مانند معاملات روزانه، بسیاری از معاملهگران نوسانی از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند. هرچند که به علت بازه زمان طولانیتر، تحلیل فاندامنتال یا بنیادی نیز ممکن است ابزار کارآمد و باارزشی برای این استراتژی معاملاتی باشد. معاملات نوسانی عموما در میان معاملهگران مبتدی محبوبتر هستند. چرا که استرس و ریسک معاملات روزانه را ندارند. چرا که برخلاف معاملات روزانه که به تصمیمگیری سریع و زمان زیادی نیاز دارند، در معاملات نوسانی معاملهگران میتوانند به خیال راحت تمام وقت خود را صرف تصمیمگیری کنند.
معامله بر اساس موقعیت چیست؟
معاملات مبتنی بر موقعیت یا روند، به یک استراتژی بلندمدت هستند. معاملهگران داراییهایی را خریداری کرده و آنها را برای دورههای طولانیمدت نگهداری میکنند. این بازه عموما بر حسب ماه اندازهگیری میشود. هدف از اتخاذ این استراتژی معاملاتی، کسب سود با فروش دارایی با قیمت بالاتر در آینده است.
منطقی که در پشت معامله بر اساس موقعیت وجود دارد، این روش معاملاتی را با معاملات نوسانی بلندمدت متمایز میکند. چرا که معاملهگران موقعیت بیشتر نگران روندهایی هستند که میتوان آنها را در دورههای طولانی مشاهده کرد. این دسته از معاملهگران سعی میکنند از روند کلی بازار سود ببرند. از طرف دیگر، معاملهگران نوسانی بیشتر به دنبال پیشبینی نوسانهایی در بازار هستند که لزوما با روند کلی بازار ارتباط مشخصی ندارد.
بسیار طبیعی است که معاملهگران موقعیت از تحلیل بنیادی حمایت کنند. چرا که بازه زمانی سرمایهگذاری آنها این امکان را میدهد که رویدادهای بنیادی را در زمان سرمایهگذاری خود مشاهده کنند. رویدادهایی که میتوانند روی ارزش دارایی این دسته از معاملهگران تاثیر زیادی بگذارند. البته این امر به این معنی نیست که معاملهگران موقعیت از تحلیل تکنیکال استفاده نمیکنند. چرا که با وجود این که این دسته از معاملهگران همیشه فرض میکنند که روند دارایی بر اساس روند پیشبینی شده در حال حرکت است، با استفاده از اندیکاتورهای تکنیکال میتوانند احتمال برگشت روند را در نظر بگیرند.
مانند استراتژی معاملات نوسانی، معاملات بر اساس موقعیت نیز یک استراتژی بسیار ایدهآل، کارآمد و کمریسک برای معاملهگران مبتدی است. چرا که بازه زمانی طولانی این استراتژی معاملاتی به آنها فرصت کافی میدهد تا درباره تصمیمات خود تفکر و مشورت کنند.
اسکالپینگ چیست و چه کاربردی در معاملات ارزهای دیجیتال دارد؟
یکی دیگر از استراتژیهای محبوب در معاملات ارزهای دیجیتال، استراتژی معاملاتی اسکالپینگ است. از میان تمام استراتژیها، اسکالپینگ در کمترین بازههای زمانی انجام میشود. اسکالپرها تلاش میکنند تا از کوچکترین نوسانات قیمتی یک دارایی، سود به دست آورند. در واقع معاملات اسکالپینگ ممکن است تنها بین چند ثانیه تا چند دقیقه طول بکشد. اسکالپرها در بیشتر موارد از تحلیل تکنیکال برای پیشبینی روند قیمتی و سودآوری از اختلاف قیمت استفاده میکنند.
به دلیل این که بازه زمانی معاملات اسکالپینگ کوتاه است، اسکالپرها با انجام هر معامله سود بسیار کمی (معمولا در حدود 1 درصد) کسب میکنند. اما باید گفت که اسکالپینگ بازی اعداد است. بنابراین سودهای کوچک اما پرتعداد در نهایت میتوانند شما را ثروتمند کنند.
باید اشاره کرد که اسکالپینگ بههیچعنوان یک استراتژی معاملاتی مناسب معاملهگران مبتدی نیست. برای اتخاذ این استراتژی شما باید درک عمیقی از بازارها، پلتفرمهایی که در آنها معامله میکنید و تحلیل تکنیکال داشته باشید. درواقع شما باید در تحلیل تکنیکال یک حرفهای واقعی باشید تا بتوانید اسکالپینگ انجام دهید. برای معاملهگرانی که کار خود را بلد هستند، شناسایی الگوهای مناسب و استفاده از نوسانات کوتاهمدت میتواند بسیار سودآور باشد.
تخصیص دارایی و تنوعبخشی چیست؟
یکی دیگر از مفاهیم بسیار مهم در معاملات ارزهای دیجیتال، تخصیص دارایی و تنوعبخشی است. احتمالا با مفهوم این ضربالمثل مشهور آشنا هستید که میگوید: “تمام تخم مرغهای خود را در یک سبد نگه ندارید”. نگه داشتن تمام تخم مرغها در یک سبد اصلیترین دلیل شکست بسیاری از معاملهگران است. اگر شما تمام پسانداز خود را در یک دارایی سرمایهگذاری کنید، سرمایه خود را در معرض یک خطر واقعی قرار میدهید. برای مثال تصور کنید که دارایی مورد نظر سهام یک شرکت بهخصوص است. حال اگر این شرکت منفجر شود، شما در سریعترین زمان ممکن تمام سرمایه خود را از دست میدهید.
باید اشاره کرد که تخصیص دارایی و تنوعبخشی به آن تنها برای یک دارایی صدق نمیکند. بلکه میتوان این مفهوم را به گروهی از داراییها نیز نسبت داد. در صورت بروز بحران مالی، شما انتظار دارید که تمام سهامی که در اختیار دارید، ارزش خود را از دست بدهند. این امر به این معنی است که داراییهای شما بهشدت با یکدیگر مرتبط هستند و تمایل دارند که از یک روند پیروی کنند. برای مثال تمام سهام پورتفوی شما در دستهبندی شرکتهای نفتی قرار دارند و با کاهش قیمت نفت، ارزش تمام سهام شما افت خواهد کرد.
تخصیص دارایی و تنوعبخشی در معاملات ارزهای دیجیتال
شایانذکر است که تنوعبخشی خوب در معاملات ارزهای دیجیتال به معنی پر کردن سبد با صدها ارز دیجیتال نیست. برای مثال شما باید خبری را در نظر بگیرید که دولتهای جهان ارزهای دیجیتال را ممنوع کنند یا رایانههای کوانتومی بتوانند رمزنگاری کلید عمومی کیف پول شما را هک کنند. هر یک از این رویدادها میتوانند تاثیر بسیار شدیدی بر داراییهای دیجیتال بگذارند و شما برای تخصیص دارایی و تنوعبخشی اصولی، باید این رویدادها و احتمال وقوع آنها را در نظر بگیرید.
در ایدهآلترین حالت، شما باید سرمایه یا ثروت خود را در چندین گروه پخش کنید. در این صورت اگر یک گروه خاص عملکرد ضعیفی داشت، تاثیر شدیدی بر سرمایه شما نخواهد گذاشت. هری مارکویتز برنده جایزه نوبل این ایده را با نظریه پورتفولیو مدرن (MPT) معرفی کرد. در این تئوری، سناریویی را برای کاهش نوسانات و ریسکهای مرتبط به سرمایهگذاری در یک سبد با ترکیب داراییهای نامرتبط مطرح میکند.
تئوری داو (Dow) چیست؟
نظریه یا تئوری داو یک چهارچوب مالی است که از ایدههای چارلز داو الگوبرداری شده است. داو وال استریت ژورنال را تاسیس کرد و به ایجاد اولین شاخصهای سهام ایالت متحده آمریکا معروف به میانگین حمل داوجونز و میانگین صنعتی داوجونز کمک کرد. اگرچه نظریه داو هرگز توسط شخص او رسمیت پیدا نکرد اما میتوان آن را بهعنوان مجموعهای از اصول بازار ارائه شده در نوشتهای او مشاهده کرد.
در ادامه با برخی از موارد کلیدی در تئوری داو آشنا میشویم:
- همه چیز قیمتگذاری شده است: داو طرفدار فرضیه بازار کارآمد (EMH) بود. در این فرضیه بازارها تمام اطلاعات موجود را در مورد قیمت داراییهای خود منعکس میکنند
- روندهای بازار: بیشتر روندهای بازار که امروز با آنها سروکار داریم، به داو نسبت داده میشوند. از جمله روندهای اولیه، ثانویه و ثالث جزو نظریههای داو هستند
- مراحل یک روند اولیه: در روندهای اولیه، داو سه مرحله انباشت، مشارکت عمومی و مازاد و توزیع را شناسایی میکند
- همبستگی متقابل: داو معتقد بود که روند یک شاخص را نمیتوان تایید کرد، مگر این که در شاخص دیگری قابل مشاهده باشد
- اهمیت حجم: برای تایید شکلگیری یک روند، به تایید با حجم معاملات بالا نیاز است
- روندها تا زمان معکوس شدن معتبر هستند: اگر پدیدار شدن یک روند تایید شود، تا زمانی که یک روند معکوسی قطعی رخ نداده، روند به مسیر خود ادامه میدهد
باید اشاره کرد که تئوریهای داو لزوما کاملا دقیق نیست و صرفا یک نظریه بهشمار میآیند. با این حال این تئوری در بسیاری از شرایط بازارهای مالی تاثیرگذار است و بسیاری از معاملهگران و سرمایهگذاران تئوری داو را بخشی جداییناپذیر از روششناسی خود میدانند.
تئوری موج الیوت چیست؟
تئوری موج الیوت (EWT) یک اصل است که بیان میکند حرکت بازار از روانشناسی فعالان آن پیروی میکند. در حالی که از این تئوری در بسیاری از استراتژیها از تحلیل تکنیکال استفاده میشود، باید گفت که این تئوری یا اندیکاتور یا تکنیک معاملاتی بهخصوص نیست. بلکه راهی است برای تحلیل ساختار و شرایط کلی بازارهای مالی از جمله بازار ارزهای دیجیتال.
الگوی موج الیوت عموما در یکسری هشت موجی قابل شناسایی است که هرکدام از این هشت موج، یک موج حرکتی یا یک موج اصلاحی هستند. در نهایت شما با پنج موج حرکتی روبهرو خواهید شد که از روند کلی پیروی میکنند و سه موج اصلاحی که خلاف روند اصلی در حال حرکت هستند.
الگوهای موج الیوت دارای خاصیت فراکتال هستند. به این معنی که میتوانید روی یک موج بزرگنمایی کمید تا الگویم موج الیوت دیگری را ببینید. از طرف دیگر شما این امکان را دارید که با بزرگنمایی، بررسی کنید که الگوی مورد نظر یک موج منفرد از یک چرخه الیوت بزرگتر است. نقدهای متفاوتی درباره نظریه موج الیوت وجود دارد. برخی معتقد هستند که این روش بسیار ذهنی است. چرا که معاملهگران میتوانند امواج را بدون شاخصهای دقیق مشخص کنند. به همین خاطر، مانند تئوری داو، نباید تئوری موج الیوت را بهعنوان یک روش علمی کاملا دقیق در نظر گفت. بسیاری از معاملهگران در معاملات ارزهای دیجیتال از ترکیب تئوری موج الیوت با سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال توانستهاند سودآوری بسیار مناسبی داشته باشند.
روش وایکوف (Wyckoff) در معاملات ارزهای دیجیتال
یکی از قدیمیترین استراتژیهای معاملاتی و سرمایهگذاری، روش وایکوف است که در دهه 1930 توسط چارلز وایکوف بر سر زبانها افتاد. کار او بهعنوان فونداسیون تکنیکهای تحلیل تکنیکال مدرن در بازارهای مالی مختلف از جمله بازار ارزهای دیجیتال شناخته میشود.
بهطور کلی وایکوف سه قانون اساسی پیشنهاد کرد. این سه قانون عبارتاند از: قانون عرضه و تقاضا، قانون علت و معلول و قانون تلاش در مقابل نتیجه. همچنین وایکوف نظریه انسان مرکب را فرموله کرد که همپوشانی زیادی با تجزیه گرایشهای اولیه چارلز داو دارد. زحمات وایکوف برای معاملهگران ارزهای دیجیتال اهمیت بسیار زیادی دارد.
از نظر عملی، روش وایکوف یک رویکرد پنج مرحلهای برای معامله دارد. این پنج مرحله عبارتاند از:
- روند را تعیین کنید: در ابتدا باید تعیین کنید که روند در حال حاضر چگونه است و به کجا میرود؟
- داراییهای قوی را شناسایی کنید: دارایی مورد نظر خود را پیدا کنید و سپس بررسی کرده که آیا دارایی مورد نظر همسو با بازار حرکت میکند یا جهت حرکت مخالف دارد؟
- داراییهایی با علت کافی را پیدا کنید: در این مرحله شما باید بررسی کنید که آیا دلایل کافی برای ورود به موقعیت وجود دارد؟ آیا ریسکی که برای خرید یک دارایی تحمل میکنید، سودآوری مناسبی برای شما خواهد داشت؟
- احتمال حرکت را ارزیابی کنید: در این مرحله باید تعیین کنید که دارایی مورد نظر چه نوع حرکت احتمالی خواهد داشت. قیمت و حجم آن چه مولفههایی را مشخص میکنند و آیا این دارایی آماده حرکت است؟
- زمان ورود شما: در آخرین مرحله روش وایکوف شما باید بررسی کنید که داراییهای در بازار عمومی چگونه به نظر میرسند؟ بهترین زمان ورود به موقعیت خرید دقیقا چه زمانی است؟
چرا روش وایکوف همچنان کارآمد است؟
روش وایکوف نزدیک به یک قرن پیش معرفی شده است اما توانسته تا به امروز کارایی خود را حتی در بازارهای اقتصادی بسیار مدرن مانند بازار ارزهای دیجیتال حفظ کند. دقیقا به همین خاطر است که در معاملات ارزهای دیجیتال، بسیاری از معاملهگران از این روش استفاده میکنند. باید اشاره کرد که وایکوف دامنه تحقیقات بسیار گستردهای داشت و به همین خاطر مراحل عنوانشده را باید بهعنوان یک نمای کلی در نظر گرفت.
خرید و هولد کردن چه مفهومی در معاملات ارزهای دیجیتال دارد؟
یکی از محبوبترین و البته سودآورترین استراتژیها در معاملات ارزهای دیجیتال، استراتژی خرید و نگهدار یا خرید و هولد کردن است. همانطور که از نام این استراتژی مشخص است، استراتژی خرید و نگهدار شامل خرید یک دارایی و نگهداری از آن میشود. درواقع این استراتژی، یک روش منفعلانه بلندمدت است که در آن سرمایهگذاران بدون توجه به شرایط دارایی در بازار، آن را خریداری کرده و سپس آن را برای مدتی طولانی در سبد خود نگهداری میکنند. یک مثال خوب از این موضوع در فضای معاملات ارزهای دیجیتال، HODLing است که معمولا به سرمایهگذارانی اشاره دارد که ترجیح میدهند بهجای معاملات فعال، سالها خرید کنند و داراییهای خود را نگه دارند.
خرید و هولد کردن میتواند یک روش بسیار سودمند برای سرمایهگذارانی باشد که به معاملات فعال علاقه ندارند. چرا که در این صورت آنها به نگرانی در مورد نوسانات کوتاهمدت یا حتی میانمدت نیازی ندارند. از طرف دیگر، باید اشاره کرد که این روش به صبر زیادی نیاز دارد و سرمایهگذاران باید مطمئن باشند که دارایی آنها کاملا بیارزش نخواهد شد.
سرمایهگذاری مبتنی بر شاخص (index) چیست؟
سرمایهگذاری مبتنی بر شاخص را میتوان نوعی از روش خرید و نگهدار در نظر گرفت. همانطور که از نام این روش مشخص است، سرمایهگذار یا معاملهگر به دنبال کسب سود از حرکت داراییها در یک شاخص خاص است. این دسته از سرمایهگذاران و معاملهگران میتوانند این روش را با خرید یک دارایی و یا با سرمایهگذاری در یک صندوق ایندکس دنبال کنند. باید اشاره کرد که این روش نیز یک استراتژی منفعل است. انتخاب این استراتژی به سرمایهگذاران این امکان را میدهد که با تنوعبخشی به داراییهای خود، از انجام معاملات فعال بدون استرس بهرهمند شوند.
معاملات کاغذی چیست؟
میتوان به هر نوع استراتژی، معاملات کاغذی گفت، بهشرطی که معاملهگر تنها به خرید و فروش دارایی تظاهر کند. این روش دقیقا استراتژی است که شما میتوانید بهعنوان یک معاملهگر مبتدی در نظر بگیرید تا بدون به خطر انداختن سرمایه اصلی، مهارتهای خود را آزمایش و تقویت کنید. باید اشاره کرد که این استفاده از معاملات کاغذی به معاملهگران حرفهای و باتجربه نیز پیشنهاد میشود. چرا که همواره برای تقویت مهارتها در معاملات ارزهای دیجیتال باید تمرین کرد.
برای مثال ممکن است شما تصور کنید که یک استراتژی خوب برای زمانی افت قیمت بیت کوین کشف کردهاید. حال شما میخواهید قبل از این که قیمت بیت کوین افت کند، از این استراتژی استفاده کرده و سود کسب کنید. اما پیشنهاد میشود قبل از این که تمام سرمایه خود را به خطر بیندازید، معاملات کاغذی را انتخاب کنید. درواقع شما در معاملات کاغذی، از یک شبیهساز استفاده میکنید که شرایط مورد نظر شما را به شکل دقیق شبیهسازی میکند. شما میتوانید در معاملات کاغذی استراتژی مورد نظر و افت قیمتی بیت کوین را وارد کرده و نتیجه نهایی معاملات خود را مشاهده کنید.
مزیت اصلی معاملات کاغذی این است که شما با استفاده از این روش میتوانید بدون از دست دادن سرمایه واقعی خود، استراتژیهای مختلف را آزمایش کنید. درواقع شما این توانایی را خواهید داشت که در یک بازار بدون ریسک از دست دادن سرمایه، معامله انجام دهید.
باید اشاره کرد که انجام معامله در فضای معاملات کاغذی بسیار ساده است اما زمانی که بخواهید همان استراتژیها را در بازارهای مالی اصلی و با پول خودتان انجام دهید، قطعا شرایط برای شما دشوارتر خواهد بود. بسیاری از صرافیها شبیهسازهایی را برای انجام معاملات کاغذی در اختیار کاربران خود قرار میدهند تا بتوانند معاملات ارزهای دیجیتال را در یک محیط شبیهسازی شده و بدون ریسک تجربه کنند.
مبانی تحلیل تکنیکال در معاملات ارزهای دیجیتال
همانطور که اشاره شد، تحلیل تکنیکال یکی از مهمترین و کاربردیترین روشهای تحلیلی در معاملات ارزهای دیجیتال است. حال در تحلیل تکنیکال مبانی مختلفی وجود دارد که شاید مفهوم آنها برای شما مبهم باشد. از جمله این مفاهیم میتوان به موقعیت لانگ و شورت، مارکت اوردر، لغزش در معاملات و موارد بسیار دیگر اشاره کرد. آشنایی با هر یک از این مفاهیم به شما کمک میکند تا در هنگام اتخاذ استراتژیهای معاملاتی مختلف، بتوانید بهراحتی از تحلیل تکنیکال برای سنجش درستی استراتژی مورد نظر استفاده کنید.
موقعیت لانگ (long) چیست؟
موقعیت یا پوزیشن لانگ به موقعیتی گفته میشود که در آن خرید دارایی با انتظار افزایش قیمت آن انجام میشود. عموما از موقعیتهای لانگ در زمینه محصولات مشتقه یا فارکس کاربرد دارند اما میتوان از آنها برای هر نوع بازار مالی و گروه دارایی استفاده کرد. باید اشاره کرد که خرید یک دارایی در بازار نقدی با امید افزایش قیمت آن نیز یک موقعیت لانگ بهشمار میآید.
اتخاذ موقعیت لانگ برای یک دارایی مالی رایجترین روش سرمایهگذاری در بازارهای مالی بهشمار میآید. این روش برای سرمایهگذاران و معاملهگران تازهوارد یک گزینه بسیار عالی بهشمار میآید. استراتژیهای معاملاتی بلندمدت مانند خرید و نگهدار، مبتنی بر این ایده هستند که ارزش داراییها افزایش پیدا میکنند. به همین خاطر میباشد که ممکن است بازه زمانی استراتژی خرید و نگهدار افقی بسیار طولانی داشته باشد.
باید اشاره کرد که اتخاذ موقعیت خرید به این معنی نیست که معاملهگر لزوما انتظار افزایش قیمت و حرکت صعودی را دارد. برای مثال توکنهای اهرمی را در نظر داشته باشید، رمزارز BTCDOWN با قیمت بیت کوین همبستگی معکوس دارد. به همین خاطر ورود به موقعیت خرید در BTCDOWN به معنی آغاز یک روند نزولی در قیمت بیت کوین است.
موقعیت شورت (short) یا کوتاه چیست؟
موقعیت شورت یا کوتاه به معنای فروش یک دارایی و سپس خرید مجدد آن با قیمت کمتر در آینده است. اتخاذ موقعیت شورت ارتباط نزدیکی با معاملات مارجین دارد. چرا که ممکن است از آن برای داراییهای قرض گرفته شده نیز استفاده شود. با این حال، از موقعیتهای شورت در بازار مشتقات نیز بهطور گسترده استفاده میشود. در نهایت این سوال پیش میآید که موقعیت شورت دقیقا چه کاربردی در معاملات ارزهای دیجیتال و دیگر داراییها دارد؟
وقتی صحبت از موقعیت شورت در بازارهای نقدی میشود، با مفهومی بسیار ساده طرف هستیم. فرض کنید که شما مقداری بیت کوین در کیف پول دیجیتال خود دارید و این احتمال وجود دارد که قیمت بیت کوینهای شما کاهش پیدا کند. حال شما بیت کوینهای خود را به دلار آمریکا تبدیل میکنید. چرا که میخواهید در آینده آنها را با قیمت پایینتر خریداری کنید. در این صورت، شما وارد یک موقعیت شورت در بیت کوین شدهاید. چرا که برای خرید مجدد یک دارایی، آن را میفروشید. حال سوال این است که اتخاذ موقعیت شورت با دارایی قرض گرفته شده چه شرایطی دارد؟
شما دارایی مورد نظر مانند یک سهم یا ارز دیجیتال را که انتظار کاهش قیمت آن را دارید، قرض میگیرید. برای درک بهتر میتوان به سراغ یک مثال رفت. تصور کنید که شما یک بیت کوین را قرض میگیرید و سپس آن را میفروشید. چرا که تصور میکنید که قیمت بیت کوین کاهش پیدا میکند. قیمت هر بیت کوین در زمان دریافت وام 10 هزار دلار بوده است و حال به 8 هزار دلار کاهش پیدا میکند. شما با خرید یک بیت کوین به قیمت 8 هزار دلار و سپس پرداخت وام خود، 2000 دلار سود به دست آوردهاید. البته این مقدار بدون در نظر گرفتن سود و کارمزد معاملات است.
دفترچه سفارش و کاربرد آن در معاملات ارزهای دیجیتال
یکی دیگر از مفاهیمی که در معاملات ارزهای دیجیتال حتما با آن روبهرو خواهید شد، مفهوم دفترچه سفارش است. دفترچه سفارش به مجموعهای از سفارشهای باز فعلی یک دارایی گفته میشود که بر اساس قیمت سازماندهی میشوند. زمانی که شما سفارشی را ارسال میکنید اما آن سفارش سریعا تکمیل نمیشود، به دفترچه سفارش اضافه خواهد شد. این سفارش، تا زمانی که با سفارش دیگری جایگزین نشود یا معاملهگر آن را لغو نکند، در دفترچه سفارش خواهد ماند.
دفترچه سفارش در هر پلتفرم شکلی متفاوت دارد اما بهطور کلی اطلاعات تمام دفترچههای سفارش تقریبا یکسان هستند. شما با مراجعه به این قیمت، تعداد سفارشها را در سطوح قیمتی خاص مشاهده خواهید کرد. وقتی صحبت از معاملات ارزهای دیجیتال و بهطور کلی معاملات آنلاین میشود، سفارشات در دفترچه سفارش توسط سیستمی به نام موتور تطبیق، مطابقت داده میشوند. این سیستم، انجام شدن معاملات را تضمین میکند. درواقع موتور تطبیق را میتوان مغز صرافی در نظر گفت. این موتور به همراه دفترچه سفارش، هسته اصلی مفهوم صرافیهای الکترونیکی را تشکیل میدهند.
عمق دفترچه سفارش چقدر است؟
یکی از مولفههایی که در زمینه دفترچه سفارش و معاملات ارزهای دیجیتال اهمیت دارد، عمق آن است. عمق دفترچه سفارش به نمایش سفارشات باز فعلی در یک دفترچه سفارش گفته میشود. عموما سفارشات خرید در یک طرف دفترچه سفارش و سفارشت فورش در طرف دیگر قرار میگیرند و در نهایت آنها بهصورت تجمعی در نمودار نمایش داده میشوند.
به عبارت دیگر، عمق دفترچه سفارش میتواند به معنای توانایی جذب نقدینگی دفترچه سفارش نیز باشد. هرچه بازار عمیقتر باشد، نقدینگی بیشتری در دفترچه سفارش موجود خواهد بود. از این نظر، بازاری که نقدینگی بیشتری دارد، میتواند سفارشات بزرگتری را بدون تاثیر زیادی روی قیمت داراییهای جذب کنید. از طرف دیگر اگر بازار نقدینگی زیادی نداشته باشد، سفارشهای بزرگ ممکن است تاثیر زیادی روی قیمت داراییهای بگذارند.
سفارش بازار یا مارکت اوردر چیست؟
مارکت اوردر سفارشی برای خرید یا فروش یک دارایی با بهترین قیمت موجود در بازارهای مالی است. بهطور کلی سفارش بازار یا مارکت اوردر سریعترین راه برای ورود به بازار یا خروج از آن است. زمانی که شما یک مارکت اوردر را تنظیم میکنید، درواقع میگویید که من میخواهم این سفارش را همین الان و با بهترین قیمتی که میتوانم تکمیل کنم.
مارکت اوردر شما به تکمیل سفارشتان از طریق دفترچه سفارش ادامه میدهد تا زمانی که تمام سفارش بهصورت کامل تکمیل شود. به همین خاطر است که معاملهگران بزرگ یا بهاصطلاح نهنگها، زمان تکمیل سفارشات بازار میتوانند تاثیر زیادی روی قیمت داشته باشند. باید اشاره کرد که یک سفارش بزرگ بازار میتواند بهصورت موثری، نقدینگی را از دفترچه سفارش خارج کند.
لغزش در معاملات ارزهای دیجیتال چه مفهومی دارد؟
یکی از مهمترین نکاتی که درباره سفارشات معاملات ارزهای دیجیتال باید نسبت به آن آگاه باشید، لغزش در معاملات است. زمانی که گفته میشود سفارشات بازار با بهترین قیمت موجود تکمیل میشوند، به این معنی است که اوردرها را از دفترچه سفارشات تکمیل میکنند تا زمانی که تمام سفارش تکمیل شوند. با این حال اگر نقدینگی کافی در حدود قیمت مورد نظر برای تکمیل یک سفارش بزرگ وجود نداشته باشد، ممکن است میان قیمت مورد نظرتان و قیمتی که در نهایت با آن سفارش تکمیل میشود، تفاوت زیادی وجود داشته باشد. به این تفاوت نرخ قیمت لغزش در معاملات گفته میشود.
برای مثال تصور کنید که میخواهید یک موقعیت خرید با ارزش 10 بیت کوین را در یک آلتکوین باز کنید. اما این آلتکوین ارزش بازار نسبتا کمی دارد و نقدینگی بازار برای معامله آن کم است. اگر از یک اوردر استفاده کنید، سفارشات از دفترچه سفارش تکمیل میشوند تا زمانی که تمام سفارش 10 بیت کوینی شما تکمیل شود. در یک بازار نقدی، شما این امکان را دارید که سفارش 10 بیت کوینی خود را بدون تاثیر زیاد روی قیمت تکمیل کنید. اما درصورتیکه آلتکوین کمبود نقدینگی داشته باشد، ممکن است سفارشات فروش کافی برای محدوده قیمتی فعلی در دفترچه سفارشات وجود نداشته باشد.
در این صورت، تا زمانی که تمام سفارش 10 بیت کوینی شما تکمیل شود، ممکن است میانگین قیمت پرداختی شما بسیار بالاتر از حد مورد انتظار باشد. به زبان سادهتر، به علت نبود سفارشهای فروش، اوردر خرید شما در دفترچه سفارشها به سمت قیمتهای بالاتر حرکت میکند تا بتواند تکمیل شود. در این صورت شما باید آلتکوین مورد نظر را با قیمتی بسیار بالاتر خریداری کنید. به همین خاطر حتما در هنگام معاملات ارزهای دیجیتال کوچکتر، به لغزش بازار توجه داشته باشید.
سفارش محدود یا لیمیت اوردر چیست؟
سفارش محدود یا لیمیت اوردر به نوعی از سفارش گفته میشود که در آن یک دارایی را با قیمتی خاص یا قیمتی بالاتر خرید و فروش میکنند. سفارشهای خرید محدود با قیمتهای محدود یا پایینتر و سفارشهای فروش محدود با قیمتهای محدود یا بالاتر اجرا میشوند. درواقع شما با تنظیم کردن یک سفارش محدود میخواهید یک سفارش را با یک قیمت خاص یا بهتر اجرا کنید، اما قیمت بدتر را بههیچعنوان نمیخواهید.
استفاده از سفارش محدود به شما این امکان را میدهد که کنترل بیشتری بر ورود یا خروج خود در یک بازار خاص داشته باشید. درواقع این نوع سفارشات تضمین میکنند که سفارش ما تحت هیچعنوان با قیمتی بدتر از قیمت دلخواهی شما تکمیل نخواهند شد. با وجود مزایای زیاد، لیمیت اوردر یک جنبه منفی نیز دارد. در شرایطی که بازار هرگز به قیمت مورد نظرتان نرسد، سفارش شما تکمیل نخواهد شد. در بسیاری از موارد، این اتفاق به معنای از دست رفتن یک فرصت معامله فوقالعاده خواهد بود.
هر معاملهگر بسته به شرایط خود میتواند در مورد زمان و چرایی استفاده از یک سفارش محدود تصمیمگیری کند. برخی از معاملهگران تنها از سفارشهای محدود استفاده میکنند اما برخی دیگر صرفا به استفاده از مارکت اوردر علاقه دارند. هرچند که بهترین روش، استفاده ترکیبی از هر دو نوع سفارش است. شما برای استفاده از این نوع سفارشات باید با روش کار و دلایل استفاده از آنها آشنا شوید و سپس از آنها در انجام معاملات ارزهای دیجیتال استفاده کنید.
حد ضرر یا استاپ لاس چیست؟
حال که با بسیاری از مولفههای مهم در معاملات ارزهای دیجیتال آشنا شدیم، باید به سراغ یک مفهوم بسیار مهم یعنی حد ضرر یا استاپ لاس برویم. در این نوع سفارشات، اوردر شما زمانی فعال میشود که دارایی مورد نظر به قیمت مشخصی برسد. به این قیمت حد ضرر معاملهگر میگویند. هدف اصلی تعیین حد ضرر، محدود کردن ضرر است. هر معاملهای باید یک نقطه ابطال داشته باشد که سطح قیمت آن از قبل مشخص شده است.
این سطح به برنامه اولیه شما برای خرید دارایی بستگی دارد. برای مثال شما پیشبینی کردهاید که قیمت بیت کوین در یک بازه زمانی مشخص از 10 هزار دلار به 12 هزار دلار صعود میکند. از طرف دیگر در نظر گرفتهاید که ممکن است در صورت افت قیمتی بیت کوین به بازه نه هزار دلار، روند نزولی آن آغاز شود و تا قیمت پنج هزار دلار نیز نزول کند. حال شما حد ضرر خود را روی سطح قیمتی نه هزار دلار قرار میدهید تا بتوانید ضرر خود را به هزار دلار محدود کنید و از ضرر بیشتر جلوگیری کنید.
دستور توقف ضرر میتواند به شکل یک محدوده تعیین شده و هم میتواند به شکل یک معامله محدود باشد. به همین خاطر است که به این نوع معاملات، معاملات توقف مارکت اوردر نیز گفته میشود. در این نوع معاملات، تنها درصورتیکه قیمت توقف شما فعال شود، سفارش محدود نیز فعال میگردد.
نکتهای مهم در تعیین حد ضرر
یک نکته بسیار مهم که در تعیین حد ضرر معاملات ارزهای دیجیتال باید آن را در نظر داشته باشید این است که در شرایطی که شما یک اوردر محدود برای حد ضرر خود تعیین کردهاید و بازار افت شدیدی میکند، این احتمال وجود دارد که اوردر شما تکمیل نشود. چرا که در یک بازه زمانی کوتاه، قیمت دارایی مورد نظر افت شدیدی خواهد داشت و اوردر لیمیت شما از محدوده دفترچه سفارش خارج میشود و نمیتوان آن را تکمیل کرد. همچنین در این شرایط نقدینگی بازار نیز بهشدت کاهش پیدا میکند. به همین خاطر ممکن است شما دچار ضرر شدیدی شوید که جلوگیری از آن بسیار دشوار است. به همین خاطر است که پیشنهاد میشود از اوردرهای توقف ضرر بهجای اوردرهای محدود استفاده کنید تا دچار ضرر ناگهانی نشوید.
سفارشگذار و سفارشبردار در معاملات ارزهای دیجیتال چه مفهومی دارند؟
دو اصطلاح بسیار مهم در معاملات ارزهای دیجیتال و دیگر داراییهای مالی، مفاهیم سفارشگذار (میکر) و سفارشبردار (تیکر) هستند. شما زمانی بهعنوان یک سفارشگذار شناخته میشوید که سفارشی را ثبت میکنید که بلافاصله تکمیل نمیشود اما به دفترچه سفارش اضافه خواهد شد. از آنجایی که سفارش ثبت شده شما به دفترچه سفارش نقدینگی اضافه میکند، شما یک سازنده یا میکر نقدینگی بهشمار میآیید.
سفارشات محدود یا لیمیت اوردرها عموما بهعنوان سفارشات میکر تکمیل میشوند اما این امر در مورد همه آنها صدق نمیکند. برای مثال فرض کنید که شما یک سفارش محدود با قیمتی مشخص که از قیمت فعلی بازار بسیار بالاتر است، به بازار ارسال میکنید. از آنجایی که میخواهید سفارش شما با قیمت مشخص یا بهتر تکمیل شود، سفارش شما در برابر قیمت بازار قرار گرفته و سپس تکمیل میشود. چرا که قیمت بازار از قیمت محدود مورد نظرتان پایینتر است.
زمانی که شما سفارشی را ثبت میکنید که بلافاصله ثبت میشود، شما به یک سفارشبردار یا گیرنده تبدیل میشوید. سفارش شما بهجای اضافه شدن به دفترچه سفارش، با یک سفارش موجود در این دفترچه مطابقت داده میشود و تکمیل میگردد. حال از آنجایی که شما نقدینگی را از دفترچه سفارش دریافت کردهاید، به شما یک تیکر یا سفارشبردار گفته میشود. مارکت اوردرها همواره جزو سفارش تیکر هستند. چرا که شما اوردر خود را با بهترین قیمت موجود در بازار تکمیل میکنید.
سفارشگذاران توسط صرافیهای تشویق میشوند!
برخی از صرافیهای ارز دیجیتال، برای تشویق معاملهگران به تامین نقدینگی بازار از مدل کارمزد چندلایه استفاده میکنند. چرا که جذب حجم بالایی از معاملهگران در نهایت به نفع آنها است. طبیعی میباشد که نقدینگی، میتواند نقدینگی بیشتری به خود جذب کند. در چنین سیستمهایی سفارشگذاران تمایل دارند تا کارمزد کمتری نسبت به سفارشبرداران یا تیکرها بپردازند. چرا که این میکرها هستند که نقدینگی را به صرافی اضافه میکنند و در نتیجه باید کارمزد پرداختی آنها کمتر باشد. در برخی موارد، صرافیها تخفیفهای مقطعی را برای میکرها در نظر میگیرند.
در نهایت باید گفت که وقتی شما سرمایه خود را برای تکمیل شدن یک سفارش محدود با قیمت مشخص در صرافی ثبت میکنید، مقدار مشخصی نقدینگی به بازار تزریق کردهاید. نقدینگی شما تا زمان تکمیل شدن سفارش در صرافی باقی میماند و سیستم میتواند از آن استفاده کند. به همین خاطر به شما سازنده گفته میشود. از طرف دیگر با ثبت مارکت اوردر، شما نهتنها نقدینگی وارد بازار نکردهاید، بلکه بلافاصله مقداری از نقدینگی بازار را به حساب شخصی خود انتقال دادهاید، در این صورت شما یک گیرنده یا تیکر هستید.
اسپرد خرید-فروش چیست؟
اسپرد خرید-فروش یکی دیگر از مفاهیم بسیار مهم در معاملات ارزهای دیجیتال بهشمار میآید. چرا که معاملهگران برای بررسی شرایط یک رمزارز در تابلو باید به آن توجه داشته باشند. اسپرد خرید-فروش به تفاوت میان بالاترین سفارش خرید و پایینتری سفارش فروش برای یک بازار معین گفته میشود. درواقع این مفهوم همان شکافی است که میان بالاترین قیمت پیشنهادی فروشنده برای فروش و پایینترین قیمت خریدار برای خرید یک دارایی قرار دارد.
استفاده از اسپرد خرید-فروش راهی برای اندازهگیری میزان نقدینگی بازار است. هرچه اسپرد خرید-فروش پایینتر باشد، بازار نقدشوندگی بیشتری دارد. همچنین این مفهوم میتواند بهعنوان شاخصه میزان عرضه و تقاضا برای یک دارایی مشخص در نظر گرفته شود. در این صورت، میزان عرضه توسط طرف درخواستکننده و میزان تقاضا توسط طرف پیشنهادکننده مشخص میشود.
زمانی که شما میخواهید یک اوردر خرید در بازار ثبت کنید، آن را با پایینترین قیمت درخواستی موجود تکمیل میکنید. از طرف دیگر، زمانی که قصد ثبت یک اوردر فروش در بازار را دارد، آن را با بالاترین پیشنهاد موجود ثبت خواهید کرد.
نمودار شمعی چیست؟
نمودار شمعی، نمایشی گرافیکی و بصری از قیمت یک دارایی در یک بازه زمانی مشخص است. شمعهایی که در این نمودار تشکیل میشوند، هر یک نشاندهنده زمان یکسانی هستند. برای مثال، یک نمودار یک ساعته، شمعهایی را نشان میدهد که هر یک بازه زمانی یکساعته دارند. از طرف دیگر در نمودار یک روزه، هر شمع نشاندهنده یک روز است.
هر شمع در نمودارهای شمعی چهار نقطه داده دارد. این نقطهها عبارتاند از نقاط باز، بالا، پایین و بسته که به آنها دادهها OHLC نیز گفته میشود. دادههای باز و بسته مربوط به آخرین قیمت ثبت شده در یک بازه زمانی معین هستند. پایین و بالا نیز به ترتیب پایینترین بالاترین قیمت ثبتشده در این بازه زمانی میباشند.
نمودارهای شمعی یکی از مهمترین ابزارها برای آنالیز دادههای داراییهای مالی بهشمار میآیند. معاملات ارزهای دیجیتال نیز از این قاعده جدا نیست. قدمت این ابزار به قرن هفدهم و کشور ژاپن برمیگردد اما در اوایل قرن بیشتم توسط معاملهگران بزرگ مانند چارلز داو برای استفاده در بازارهای مالی مدرن اصلاح شدند.
آنالیز نمودار شمعی یکی از رایجترین روشها برای بررسی بازار بیت کوین و دیگر ارزهای دیجیتال از طریق تحلیل تکنیکال است. پس اگر یک معاملهگر مبتدی هستید، حتما روش استفاده دقیق از این نمودار را آموزش ببینید تا در معاملات خود از آن استفاده کنید.
الگوی نمودار شمعی چیست؟
همانطور که عنوان شد، تحلیل تکنیکال عموما بر این فرض است که حرکتهای قبلی قیمت یک دارایی، نشاندهنده حرکتهای قیمتی آن در آینده هستند. حال سوال اینجاست که کندلها چگونه در آنالیز معاملات ارزهای دیجیتال کاربرد دارند؟ ایده اصلی این است که الگوهای نمودار شمعی را شناسایی و سپس بر اساس دادههای آنها، برنامه معاملهگری خود را اتخاذ کنید.
نمودارهای شمعی به معاملهگران این امکان را میدهند تا ساختار بازارهای مالی را آنالیز کرده و سپس تعیین کنند که در حال حاضر، بازار روندی صعودی یا نزولی دارد. همچنین میتوان از الگوی نمودار شمعی برای شناسایی نقاط مناسب در نمودارها مانند سطوح حمایتی یا مقاومتی و یا نقاط برگشتی استفاده کرد. در این نقاط فعالیت معاملاتی و حجم معاملات عموما افزایش پیدا میکند.
باید اشاره کرد که الگوهای نمودار شمعی گزینهای بسیار عالی برای مدیریت ریسک بهشمار میآیند. چرا که این الگوها میتوانند اهداف قیمت و نقاط ابطال معامله (حد ضرر) را با دقت بسیار بالایی مشخص کنند. در این شرایط، معاملهگران میتوانند کنترل بسیار دقیقی رو معاملات ارزهای دیجیتال خود داشته باشند. دقیقا به همین خاطر است که از الگوهای نمودار شمعی در بازارهای فارکس و کریپتوکارنسی بهصورت بسیار گسترده استفاده میشود. از جمله برخی از رایجترین الگوهای نمودار شمعی میتوان به پرچمها، مثلثها، چکشها، ستارهها و آرایشهای دوجی اشاره کرد.
خط روند چیست؛ یک مفهوم مهم دیگر در معاملات ارزهای دیجیتال
خط روند ابزاری بسیار پرکاربرد در معاملات ارزهای دیجیتال است که معاملهگران و تحلیلگران تکنیکال بهصورت گسترده از آن در آنالیزهای خود استفاده میکنند. باید اشاره کرد که خط روند شامل خطوطی است که نقاط داده خاصی را در نمودار به یکدیگر متصل میکنند. عموما این دادهها قیمت بازار هستند اما در برخی موارد میتوانند مولفههای دیگری نیز باشند. همچنین برخی از معاملهگران خطوط روند را روی اندیکاتورهای تکنیکال و نوسانگرها رسم میکنند.
ایده اصلی ترسیم خطوط روند، به نمایش درآوردن گرافیکی جنبههای خاصی از روند قیمت است. در این صورت معاملهگران میتوانند روند کلی و ساختار بازار را شناسایی و بررسی کنند. برخی از معاملهگران ممکن است تنها برای درک بهتر ساختار بازار از خطوط روند استفاده کنند. از طرف دیگر برخی از معاملهگران از این ابزار برای تولید و پیادهسازی ایدههای ترید بر اساس روش تعامل خطوط روند با قیمت استفاده میکنند.
تقریبا روی هر بازه زمانی در نمودار میتوان خطوط روند را اعمال کرد. با این حال، مانند بسیاری از ابزارهای تحلیل بازار، خطوط روند در بازههای زمانی بالاتر نسبت به بازههای زمانی کوتاهتر قابل اعتمادتر هستند. نکته دیگری که در بررسی خطوط روند باید به آن توجه کرد، قدرت خط روند است. بهصورت معمول، برای معتبر بودن یک خط روند، این خط باید قیمت را حداقل دو یا سه بار لمس کند. پس هرچه تعداد دفعاتی که قیمت توسط یک خط روند لمس میشود بیشتر باشد، میتوان خط ترسیم شده را خطی قابل اعتماد در نظر گرفت.
حمایت و مقاومت در معاملات ارزهای دیجیتال چه مفهومی دارد؟
حمایت و مقاومت دو مفهوم بسیار مهم و بنیادی در معاملات ارزهای دیجیتال و دیگر داراییهای مالی هستند که با تحلیل تکنیکال نیز ارتباط بسیار زیادی دارند. حمایت به معنی سطحی است که قیمت یک دارایی در آن کف پیدا میکند. به عبارت دیگر، سطح حمایتی به منطقهای گفته میشود که در آن تقاضا برای خرید دارایی بالا میرود. در نتیجه در این منطقه خریداران وارد عمل شده و قیمت دارایی افزایش پیدا میکند.
مقاومت دقیقا مفهومی عکس حمایت دارد. درواقع مقاومت به معنای سطحی است که قیمت به سقف خود میرسد. در این سطح دارایی مالی با عرضه بالا روبهرو میشود و فروشندگان با فروش دارایی، قیمت آن را پایین میآورند. حال میدانیم که حمایت و مقاومت به ترتیب به معنای سطوح افزایش تقاضا و عرضه هستند. با این حال باید گفت که در زمان بررسی حمایت و مقاومت، عوامل بسیار زیاد دیگری نیز تاثیرگذار هستند.
اندیکاتورهای تکنیکال مانند خطوط روند، میانگینهای متحرک، باندهای بولینگر، ابرهای ایچیموکو و فیبوناچی اصلاحی نیز میتوانند سطوح حمایتی و مقاومتی را مشخص کنند. باید اشاره کرد که این اندیکاتورها حتی از روانشناسی انسان نیز در تعیین سطوح مقاومتی و حمایتی استفاده میکنند. دقیقا به همین خاطر است که نقاط حمایتی و مقاومتی در تحلیلهای معاملهگران و سرمایهگذاران میتوانند تفاوتهای زیادی با یکدیگر داشته باشند.
اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال
همانطور که اشاره شد، اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال اهمیت و کاربرد بسیار زیادی در معاملات ارزهای دیجیتال دارند. همچنین تنوع این اندیکاتورها بسیار بالا است و معاملهگران و سرمایهگذاران تازهکار باید با تمام این اندیکاتورها حداقل آشنایی را داشته باشند. در این قسمت به سراغ معرفی مهمترین و کاربردیترین اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال میرویم.
اندیکاتور تحلیل تکنیکال چیست؟
اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال، پارامترهای مرتبط با یک ابزار مالی را بررسی میکنند. بررسی پارامترها میتواند بر اساس دادههایی مانند قیمت، حجم، دادههای زنجیرهای، نرخ کارمزد، معیارهای اجتماعی و موارد دیگر انجام شود. همانطور که عنوان شد، تحلیلگران تکنیکال روشها خود را بر این فرض قرار میدهند که الگوهای قیمتی در گذشته، میتوانند قیمت آینده یک دارایی را مشخص کنند. به همین خاطر، معاملهگرانی که از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند، ممکن است از چندین اندیکاتور تحلیل تکنیکال برای شناسایی نقاط ورود و خروج احتمالی استفاده کنند.
اندیکاتورهای تکنیکال در دستهبندیهای مختلفی قرار میگیرند. برخی از آنها در دستهبندی اندیکاتورهای پیشرو و برخی دیگر در دستهبندی اندیکاتورهای تاخیری قرار میگیرند. برخی دیگر نیز جزو اندیکاتورهای زمان حال حاضر دستهبندی میشوند. باید اشاره کرد که یک روش دستهبندی دیگر، دستهبندی اندیکاتورها بر اساس روش ارائه اطلاعات آنها است. در این دستهبندی اندیکاتورهایی قرار میگیرند که دادهها را روی قیمت قرار میدهند و نوسانگرهایی هستند که بین یک مقدار حداقل و حداکثر نوسان میکنند.
باید اشاره کرد که نوعی دیگر از اندیکاتورها وجود دارد که هدف اصلی آنها اندازهگیری یک پارامتر خاص بازار است. برای مثال اندیکاتور مومنتوم در این دستهبندی قرار میگیرد. هدف این اندیکاتور اندازهگیری و نمایش حرکت بازار برای معاملهگران و سرمایهگذاران است.
حال شاید برای شما این سوال پیش آمده است که بهترین اندیکاتور تحلیل تکنیکال کدام اندیکاتور است؟ پاسخ دقیقی برای این سوال بسیار مهم وجود ندارد. چرا که معاملهگران از اندیکاتورهای بسیار متنوعی استفاده میکنند. معیار اصلی معاملهگران برای انتخاب یک اندیکاتور نیز به استراتژی معاملاتی آنها بستگی دارد. به همین خاطر برای این که بتوانید بهترین اندیکاتور تحلیل تکنیکال را برای ترید کردن انتخاب کنید، در ابتدا باید با مهمترین و کاربردیترین اندیکاتورها آشنا شوید.
اندیکاتورهای پیشرو و تاخیری چه هستند؟
همانطور که عنوان شد، اندیکاتورهای تکنیکال عملکرد و کارایی متفاوتی دارند و از هر یک از آنها باید برای اهداف مشخصی استفاده کرد. در معاملات ارزهای دیجیتال تنها یک اندیکاتور کاربرد ندارد و شما باید از ترکیب چندین مدل از این ابزارها استفاده کنید. اندیکاتورهای پیشرو به رویدادهای آینده یک دارایی مالی اشاره دارند و اندیکاتورهای تاخیری نیز برای تایید اتفاقی که در گذشته پیش آمده است، کاربرد دارند. حال سوال مهم اینجاست که هر یک از این دو اندیکاتور دقیقا در چه شرایطی کاربرد دارند؟
اندیکاتورهای پیشرو عموما برای آنالیز قیمت ابزارهای مالی در بازههای زمانی کوتاهمدت و میانمدت مفید هستند و استفاده میشوند. این اندیکاتورها زمانی کاربرد دارند که تحلیلگران روند آینده یک ابزار مالی را پیشبینی کردهاند و حال به دنبال ابزاری برای تایید پیشبینی خود هستند. در مباحث اقتصادی، اندیکاتورهای پیشرو گزینهای فوقالعاده برای پیشبینی دورههای رکود بهشمار میآیند.
وقتی که صحبت از معاملات ارزهای دیجیتال و تحلیل تکنیکال میشود، میتوان از اندیکاتورهای پیشرو برای سنجش کیفیت پیشبینی روند قیمتی یک دارایی استفاده کرد. با این حال باید گفت که هیچ اندیکاتوری نمیتواند آینده را پیشبینی کند و اندیکاتورها صرفا میتوانند احتمال وقوع پیشبینی شما را مشخص کنند. به همین خاطر همواره در پیشبینیهای خود با استفاده از اندیکاتورها باید احتیاط کنید.
اندیکاتورهای تاخیری برای تایید روندهای گذشته کاربرد دارند. شاید این کاربرد بیهوده به نظر برسد اما باید گفت که این اندیکاتورها میتوانند زوایای خاصی از بازار را شفاف کنند که شاید از دید شما بهعنوان یک تحلیلگر مخفی ماندهاند. به همین خاطر، اندیکاتورهای تاخیر عموما برای تجزیه و تحلیل نمودارهای بلندمدت کاربرد دارند.
اندیکاتور مومنتوم (momentum) چیست؟
در معاملات ارزهای دیجیتال و دیگر ابزارهای مالی از اندیکاتور مومنتوم برای اندازهگیری و مشخص کردن حرکت بازار استفاده میشود. در ابتدا باید مفهوم حرکت بازار را بررسی کنیم تا درک عملکرد این اندیکاتور آسان شود. به سادهترین شکل ممکن، حرکت بازار بهمعنای سرعت تغییرات قیمت است. اندیکاتورهای مومنتوم نیز نرخ افزایش یا کاهش قیمتها را بررسی میکنند. به همین خاطر از این اندیکاتور برای تحلیلهای کوتاهمدت استفاده میشود. کاربر اصلی اندیکاتور مومنتوم، معاملهگرانی هستند که میخواهند از نوسانات زیاد بازار، سود کسب کنند.
هدف اصلی یک معاملهگر مومنتوم این است که وقتی حرکت بازار افزایش پیدا میکند، وارد معاملات شود و بعد از کاهش حرکت، از معامله خود خارج شود. عموما زمانی که نوسانات بازار کم است، قیمت تمایل دارد که در محدوده کوچکی فشرده شود.
با افزایش نوسانات، قیمت یک حرکت ناگهانی خواهد داشت و از محدوده تعریف شده خارج میشود. در این مقطع، معاملهگران مومنتوم وارد معامله شده و سود مناسبی به دست میآورند. بعد از پایان حرکت و خارج شدن معاملهگران از موقعیت قبلی، آنها به سمت داراییهای دیگر رفته تا با همین استراتژی، معاملات خود را انجام دهند. میتوان گفت که کاربران اصلی اندیکاتورهای مومنتوم، معاملهگران روزانه، اسکالپر و کوتاهمدت هستند که میخواهند در بازههای زمانی کوتاهمدت، سود مناسبی به دست آورند.
حجم معاملات در معاملات ارزهای دیجیتال چه مفهومی دارد؟
حجم معاملات یک اندیکاتور بنیادی در معاملات ارزهای دیجیتال بهشمار میآید. تعداد واحدهای معامله شده یک دارایی در یک زمان معین، حجم معاملات گفته میشود. این مفهوم مشخص میکند که دقیقا چه مقدار از یک دارایی در یک بازه زمانی مشخص معامله شده است. برخی از تحلیلگران حجم معاملات را مهمترین اندیکاتور تکنیکال میدانند. چرا که حجم اهمیت بیشتری نسبت به قیمت دارد. جملهای مشهور در دنیای معاملات ارزهای دیجیتال که احتمالا آن را شنیدهاید. درواقع حجم معاملات یک اندیکاتور پیشرو است که نشاندهنده یک حرکت قیمتی بزرگ میباشد. البته باید اشاره کرد که این حرکت قیمتی میتواند صعودی یا نزولی باشد.
با استفاده از اندیکاتور حجم معاملات، معاملهگران میتوانند قدرت روند اصلی دارایی یا بازار را اندازهگیری کنند. اگر نوسانات بازار با حجم معاملات بالایی همراه باشد، میتوان این نوسانات را مقدمهای برای یک آغاز یک روند در نظر گرفت. چرا که آغاز هر روند صعودی یا نزولی، به حجم بالایی از معاملات نیاز دارد که توسط معاملهگران و سرمایهگذاران انجام میشود. از طرف دیگر، اگر نوسانات یک دارایی حجم بالایی نداشته باشد، به احتمال زیاد ما با روندی ضعیف روبهرو هستیم که تداوم نخواهد داشت.
میزان حجم معاملات در سطوح حمایتی و مقاومتی اهمیت بسیار زیادی دارد. چرا که در این نقاط باید سطوح حمایتی و مقاومتی با حجم بالای معاملات شکسته شوند. برای مثال سطوح حمایتی و مقاومتی با حجم بالا میتوانند نقاط خروج یا ورود بسیار مناسبی برای معاملهگران باشند. از آنجایی که تاریخچه قیمت داراییها و بازار به تکرار تمایل دارد، سطوح اشاره شده عموما در نقاطی قرار میگیرند که در آنها حجم معاملات بالا است. در ایدهآلترین حالت، سطوح حمایتی و مقاومتی باید با افزایش حجم همراه باشد تا بتوان آنها را بهعنوان یک سطح در نظر گرفت.
اندیکاتور شاخص قدرت نسبی (RSI) چیست؟
وقتی صحبت از اندیکاتورهای مورد استفاده در معاملات ارزهای دیجیتال میشود، نمیتوان اندیکاتور RSI را نادیده گرفت. اندیکاتور شاخص قدرت نسبی (RSI) مشخص میکند که یک دارایی بیش از خرید شده یا بیش از حد فروخته شده است. در واقع این اندیکاتور، یک نوسانگر مومنتوم است که میزان تغییرات قیمت یک دارایی را نشان میدهد. میزان شاخص این اندیکاتور میان اعداد 0 و 100 متغیر است و عموما در نمودارهای خطی نمایش داده میشود.
حال این سوال پیش میآید که چرا اندازهگیری حرکات قیمتی یک دارایی و میزان خرید و فروش آن اهمیت دارد. اگر روند یک دارایی در حال افزایش باشد، این احتمال وجود دارد که ما با یک روند صعودی روبهرو شویم. از طرف دیگر، اگر حرکت یک رند صعودی در حال کاهش باشد، ممکن است با یک روند صعودی ضعیف طرف باشیم. برای بررسی دادههای یک دارایی مبتنی بر اندیکاتور RSI، در ابتدا باید با روش عملکرد این اندیکاتور آشنا شویم. زمانی که مقدار RSI یک دارایی از عدد 30 کمتر باشد، این احتمال وجود دارد که دارایی بیش از اندازه فروخته شده باشد. در طرف مقابل، اگر میزان شاخص RSI بالاتر از عدد 70 باشد، ممکن است دارایی مورد نظر بیش از اندازه خریده شده باشد.
با وجود این که RSI یکی از محبوبترین و بهترین اندیکاتورهای مورد استفاده در معاملات ارزهای دیجیتال بهشمار میآید، در استفاده از آن باید کمی شک را نیز در نظر داشت. چرا که این اندیکاتور در شرایط خاص بازار میتواند دادهای غیر قابل اطمینان نشان بدهد. برای مثال اگر بازار شرایط خرسی داشته باشد و تمام سهمها درگیر یک رون نزولی باشند، RSI کلی بازار و بسیاری از داراییها عددی کمتر از 30 خواهند داشت. در حالی که این عدد لزوما نشاندهنده نامناسب بودن شرایط قیمتی یک دارایی نیست. چرا که روند کلی بازار نزولی است.
میانگین متحرک چیست؟
میانگین متحرک (MA) بررسی حرکت قیمت و مشخص کردن روند بازار را آسانتر میکند. به همین خاطر این مفهوم در معاملات ارزهای دیجیتال اهمیت بسیار زیادی دارد. از آنجایی که میانگین متحرک دادههای خود را از قیمتهای قبلی به دست میآورد، خاصیت پیشبینیکننده ندارد. به همین خاطر میانگین متحرک در دسته اندیکاتورهای تاخیری قرار میگیرد. میانگینهای متحرک انواع مختلفی مانند میانگین متحرک ساده و میانگین متحرک نمایی دارند. میانگین متحرک ساده، دادههای قیمت چند روز مشخص را دریافت کرده و میانگین قیمتی آن را مشخص میکند. برای مثال SMA 10 روزه، میانگین قیمت 10 روز گذشته را دریافت کرده و نتایج آن را روی یک نمودار ترسیم میکند.
میانگین متحرک نمایی فرایندی پیچیدهتر دارد. این اندیکاتور بهسرعت به تغییرات اخیر قیمتی واکنش نشان میدهد و تاکید بیشتری بر دادههای قیمتی اخیر یک دارایی دارد. همانطور که اشاره شد، میانگینهای متحرک نوعی از اندیکاتورهای تاخیری بهشمار میآیند. هرچه بازه زمانی میانگین بیشتر باشد، تاخیر آنها نیز بیشتر است. به همین خاطر است یک میانگین متحرک 200 روزه، نسبت به میانگین متحرک 100 روزه قیمتها را با نرخ کندتری آشکار میکند.
اندیکاتور همگرایی-واگرایی میانگین متحرک (MACD) چیست؟
اندیکاتور همگرایی-واگرایی میانگین متحرک (MACD) یک نوسانساز است که برای نشان دادن حرکت بازار از دو میانگین متحرک استفاده میکند. در معاملات ارزهای دیجیتال و دیگر بازارهای مالی، این اندیکاتور کاربرد بسیاری زیادی دارد و مفید است. از آنجایی که اندیکاتور همگرایی-واگرایی میانگین متحرک تاریخچه قیمت را بررسی میکند، در دستهبندی اندیکاتورهای تاخیری قرار میگیرد.
اندیکاتور همگرایی-واگرایی میانگین متحرک از دو خط سیگنال و خط MACD تشکیل شده است. شما میتوانید با کسر EMA26 از EMA 12، خط MACD را ترسیم کنید. حال شما بر روی EMA9 خط MACD باید خط سیگنال را بکشید. علاوهبر این روش، بسیاری از ابزارهای نمودار نیز در هیستوگرام خود، فاصله بین خطوط MACD سیگنال را نمایش میدهند.
معاملهگران با مشاهده رابطه میان خط MACD و خط سیگنال از این اندیکاتور استفاده میکنند. در اندیکاتور همگرایی-واگرایی میانگین متحرک، نقطه تقاطع بین این دو خط اهمیت بسیار زیادی دارد. برای مثال اگر خط MACD از بالای خط سیگنال عبور کند، احتمال وقوع یک روند صعودی وجود دارد. از طرف دیگر اگر خط MACD از پایین خط سیگنال عبور کند، میتواند امکان آغاز یک روند نزولی در نظر گرفته شود. اندیکاتور همگرایی-واگرایی میانگین متحرک یکی از محبوبترین اندیکاتورهای تکنیکال برای اندازهگیری حرکت بازار در معاملات ارزهای دیجیتال است.
ابزار فیبوناچی اصلاحی چیست؛ یک ابزار مهم در معاملات ارزهای دیجیتال
ابزار فیبوناچی اصلاحی یک اندیکاتور بسیار محبوب در معاملات ارزهای دیجیتال و دیگر بازارهای مالی است. این اندیکاتور بر اساس تئوری رشتهای از اعداد به نام توالی فیبوناچی تشکیل شده است. این تئوری در قرن سیزدهم میلادی توسط یک ریاضیدان ایتالیایی با همین نام اختراع شده است.
در حال حاضر اعداد فیبوناچی بخشی جدانشدنی بسیاری از اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال هستند. هرچند که خود ابزار فیبوناچی اصلاحی، یکی از محبوبترینها بهشمار میآید. این اندیکاتور از نسبتهای مشتق شده از اعداد فیبوناچی استفاده میکند. این درصدها در یک نمودار ترسیم شده و معاملهگران میتوانند با استفاده از این نمودار سطوح مقاومتی و حمایتی مهم را شناسایی کنند.
نسبتهای فیبوناچی عبارتاند از:
- 0%
- 6%
- 2%
- 8%
- 6%
- 100%
در حالی که نسبت 50% درصد از نظر فنی یک نسبت فیبوناچی نیست، بسیاری از معاملهگران زمان استفاده از این ابزار، این نسبت را نیز در نظر میگیرند. باید اشاره کرد که نسبتهای فیبوناچی در خارج از محدوده 0 الی 100 درصد نیز ممکن است کاربرد داشته باشند. از جمله این نسبتها میتوان به 161.8%، 261.8% و 423.6% اشاره کرد.
احتمالا این سوال برای شما پیشآمده است که معاملهگران چگونه میتوانند از ابزار فیبوناچی اصلاحی استفاده کنند. در پاسخ به این سوال باید بگوییم که ایده اصلی ترسیم نسبتهای فیبوناچی در یک نمودار این است که منطقه سودآور مشخص شود. عموما معاملهگران دو نقطه قیمتی شاخص را در نمودار انتخاب کرده و سپس نسبتهای 0 و 100 را به آنها متصل میکنند. دامنهای که میان این دو نقطه قرار میگیرد، میتواند نقاط ورود و خروج را مشخص کند. ابزار فیبوناچی اصلاحی یک اندیکاتور همهکاره است که میتوان از آن در طیف وسیعی از استراتژیهای معاملاتی استفاده کرد.
شاخص قدرت نسبی (StochRSI) چیست؟
اندیکاتور RSI، انواع مختلفی دارد که یکی از محبوبترین آنها در معاملات ارزهای دیجیتال، شاخص قدرت نسبی (StochRSI) است. این اندیکاتور درواقع نسخه مشتق شده از اندیکاتور RSI بهشمار میآید. هدف استفاده از این اندیکاتور این است که مشخص شود که آیا یک دارایی بیش از حد خریداری میشود یا بیش از حد به فروش میرسد. برخلاف RSI، شاخص قدرت نسبی ارتباطی با دادههای قیمت ندارد، بلکه از مقادیر اندیکاتور RSI استفاده میکند. در بیشتر ابزارهای نمودارها، مقادیر StochRSI بین 0 و 1 متغیر هستند.
اندیکاتور StochRSI در زمانهایی که به نقاط بحرانی خود در بالا یا پایین نزدیک میشود، بیشترین کاربرد را دارد. با این حال به علت این که سرعت و حساسیت بالایی دارد، این احتمال وجود دارد که سیگنالهای کاذب زیادی تولید کند. به همین خاطر تفسیر دادههای StochRSI کمی دشوار است.
تفسیر اندیکاتور StochRSI شباهت زیادی به اندیکاتور RSI دارد. زمانی که مقدار این اندیکاتور از 0.8 بیشتر باشد، این احتمال وجود دارد که دارایی بیش از حد خریداری شده باشد. از طرف دیگر وقتی مقدار آن به پایین 0.2 برسد، احتمالا دارایی مورد نظر بیش از اندازه فروش رفته است.
هرچند که این اطلاعات اصلا بهمعنای سیگنال خروج یا ورد نیستند. در حالی که شما با استفاده از این اطلاعات میتوانید تصمیمات بهتری بگیرید، باید عوامل تاثیرگذار دیگر در سنجش شرایط یک دارایی را نیز در نظر داشته باشید. دقیقا به همین خاطر است که بیشتر ابزارهای تحلیل تکنیکال را باید بهصورت ترکیبی با دیگر تکنیکها و ابزارهای آنالیز بازار استفاده کرد تا بیشترین کارایی و کمترین درصد خطا را داشته باشند.
باندهای بولینگر چه هستند؟
باندهای بولینگر نوسانات بازار معاملات ارزهای دیجیتال و دیگر بازارهای مالی را اندازهگیری میکنند. باید اشاره کرد که نام جان بولینگر روی این اندیکاتورها گذاشته شده است. از این اندیکاتور بیشتر برای شناسایی شرایط اشباع فروش و خرید استفاده میشود. این اندیکاتور از سه خط یا “باند” تشکیل میشود. باند میانی (SMA)، باند فوقانی و باند تحتانی خطوط تشکیلدهنده این اندیکاتور هستند. این خطوط به همراه حرکت قیمت در یک نمودار ترسیم میشوند. هدف از ترسیم این است که با افزایش یا کاهش نوسانات، فاصله بین این خطوط تغییر کند یا منقبض شود.
تفسیر باندهای بولینگر به این شکل است که هرچه قیمت به باند یا خط بالایی نزدیکتر شود، این احتمال وجود دارد که دارایی مورد نظر در شرایط اشباع خرید قرار دارد. از طرف دیگر هرچه قیمت به خط پایینتر نزدیک شود، شرایط اشباع فروش برقرار است. نکته بسیار مهم درباره باندهای بولینگر این است که در هر صورت، قیمت در میان این باندها قرار دارد. اما ممکن است در برخی مواقع، از بالا یا پایین این خطور را بشکند. این امر اصلا به معنی صدور سیگنال فوری خرید یا فروش نیست. بلکه به این معنی است که قیمت دارایی از باند میانی SMA دور میشود و شرایط اشباع شدیدی دارد.
برخی از معاملهگران از اندیکاتور باندهای بولینگر برای آزمایش و پیشبینی فشار بازار استفاده میکنند که این روش بهعنوان فشار باند بولینگ نیز شناخته میشود. فشار بازار به دورهای گفته میشود که نوسانات بازار به حداقل ممکن میرسند و قیمت به سمت یک محدوده بسیار کوچکتر فشرده میشود. با افزایش فشار، بازار سرانجام از این محدوده رها شده و در نهایت نوسانات بار دیگر افزایش پیدا میکنند. با توجه به این که بازار میتواند به سمت بالا یا پایین حرکت کند، از این استراتژی میتوانید برای شناسایی خطوط حمایتی و مقاومتی استفاده کنید.
اندیکاتور میانگین قیمت هموزن (VWAP) چیست؟
همانطور که عنوان شد، بسیاری از معاملهگران حرفهای، اندیکاتور حجم معاملات را یکی از مهمترین اندیکاتورها در معاملات ارزهای دیجیتال و دیگر بازارهای مالی میدانند. حال سوال اینجاست که آیا اندیکاتورهایی مبتنی بر حجم وجود دارند؟
میانگین قیمت هموزن (VWAP) یکی از همین اندیکاتورهای مبتنی بر حجم است که محبوبیت زیادی در معاملات ارزهای دیجیتال دارد. این اندیکاتور، حجم را با حرکت قیمت ترکیب میکند. در واقع میانگین قیمت هموزن، میانگین قیمت یک دارایی در یک دوره مشخص است که دارای وزن از نظر حجم است. این امر باعث میشود که بتوان بهسادگی قیمت میانگین را محاسبه کرد. چرا که مشخص میکند کدام سطوح قیمتی، بیشترین حجم را دارند.
میانگین قیمت هموزن عموما بهعنوان معیاری برای تعیین چشمانداز روند آینده بازار استفاده میشود. به عبارت دیگر هر زمان که قیمت بازار بالاتر از خط VWAP باشد، میتوان شرایط بازار را صعودی دانست. همچنین هر زمان که بازار در پایین خط VWAP قرار بگیرد، این احتمال وجود دارد که شرایط بازار نزولی باشد. روش تفسیر VWAP شباهت بسیار زیادی با تفسیر اندیکاتور میانگین متحرک دارد. تنها تفاوت در این است که VWAP، حجم معاملات را نیز در نظر میگیرد.
باید اشاره کرد که میتوان از VWAP برای شناسایی مناطقی که نقدینگی بالایی دارند نیز استفاده کرد. چرا که بسیاری از معاملهگران از شکسته شدن خطوط بالا یا پایین VWAP، بهعنوان سیگنال برای انجام معامله استفاده میکنند. هرچند که این دسته از معاملهگران معیارها و اندیکاتورهای دیگری را نیز در تعیین استراتژی خود در نظر میگیرند تا ریسک معامله را کاهش دهند.
اندیکاتور پارابولیک سار (Parabolic SAR) چیست؟
در معاملات ارزهای دیجیتال، از اندیکاتور پارابولیک سار (Parabolic SAR) برای تعیین جهت روندهای احتمالی و احتمال معکوس شدن آنها استفاده میشود. کلمه سار (SAR) در این اندیکاتور مخفف Stop and Reverse. یا توقف و معکوس شدن است. در واقع از اندیکاتور پارابولیک سار در مواقعی استفاده میشود که باید یک موقعیت لانگ بسته و یک موقعیت شورت ایجاد شود. این امر بهصورت بالعکس نیز اتفاق میافتد.
اندیکاتور پارابولیک سار به شکل مجموعهای از نقاط در نمودارها ظاهر میشود. این نقاط میتوانند در بالا یا پایین قیمت دارایی مورد نظر قرار گیرند. بهطور کلی اگر نقاط اندیکاتور در پایین قیمت قرار گیرند، به این معنی است که قیمت روندی صعودی خواهد داشت. از طرف دیگر اگر نقاط در بالای قیمت ترسیم شوند، روند قیمت نزولی خواهد بود. حال اگر این نقاط به سمت دیگر قیمت در نمودار روند، امکان معکوس شدن روند وجود دارد.
اندیکاتور پارابولیک سار میتواند به شما یک دید کلی از جهت روند بازار ارائه دهد. همچنین از این اندیکاتور میتوان برای شناسایی نقاط معکوس استفاده کرد. برخی از معاملهگران نیز از اندیکاتور پارابولیک سار بهعنوان مبنایی برای تعیین حد ضرر خود استفاده میکنند. لیمیت اوردر همراه با این اندیکاتور میتواند به سرمایهگذاران این اطمینان را بدهد که از سود خود در طول یک روند صعودی قدرتمند محافظت کنند. کارایی اندیکاتور پارابولیک سار در روندهای صعودی بازار در حداکثر خود قرار دارد. هرچند که در موقعی که بازار در حال تثبیت است، ممکن است سیگنالهای نادرست زیادی تولید کند.
ابر ایچیموکو چیست؛ یک ابزار مهم دیگر در معاملات ارزهای دیجیتال
یکی از مفاهیمی که در معاملات ارزهای دیجیتال با آن زیاد برخورد میکنید، مفهوم ابر ایچیموکو است. درواقع ابر ایچیموکو یک اندیکاتور تحلیل تکنیکال است که بسیاری از اندیکاتورهای دیگر را در یک نمودار ترکیب میکند. در میان تمام اندیکاتورهایی که تا به الان آنها را معرفی کردیم، ابر ایچیموکو یکی از پیچیدهترین اندیکاتورها بهشمار میآید. در نگاه اول شاید درک فرمولها و مکانیسم عملکرد آن دشوار به نظر برسد. اما باید گفت که در عمل، استفاده از ابر ایچیموکو نسبتا آسان است و بسیاری از معاملهگران در معاملات ارزهای دیجیتال از این اندیکاتور استفاده میکنند. چرا که ابر ایچیموکو میتواند سیگنالهای بسیار خاص و دقیقی ارائه دهد.
همانطور که اشاره شد، ابر ایچیموکو تنها یک اندیکاتور نیست. بلکه مجموعهای از اندیکاتورهای مختلف است. در این مجموعه، اطلاعاتی در مورد حرکت بازار، سطوح حمایتی و مقاومتی و جهت روند بازار را میتوان بررسی کرد. این کار با محاسبه پنج میانگین و سپس رسم آنها روی نمودار ممکن میشود. همچنین این اندیکاتور یک ابر از میانگینها تولید میکند که با استفاده از آن میتوان مناطق حمایتی و مقاومتی را پیشبینی کرد.
در حالی که میانگینهای اندیکاتور ابر ایچیموکو اهمیت زیادی دارند، ابر خود بخش مهمی از اندیکاتور است. بهطور کلی اگر خط قیمت بالاتر از ابر ایچیموکو باشد، این احتمال وجود دارد که بازار درگیر یک روند صعودی شود. از طرف دیگر اگر قیمت پایینتر از ابر قرار گیرد، ممکن است که در آینده با یک روند نزولی روبهرو شویم.
باید اشاره کرد که این احتمال وجود دارد که ابر ایچیموکو دیگر سیگنالهای معاملاتی را نیز تقویت کند. یادگیری و تسلط بر ابر ایچیموکو دشوار است، اما زمانی که شما بتوانید عملکرد آن را یاد بگیرید، میتوانید در معاملات ارزهای دیجیتال نتایجی عالی بگیرید.
نکاتی مرتبط با معاملات ارزهای دیجیتال
موفق شدن در معاملات ارزهای دیجیتال کار بسیار دشواری است. چرا که شما باید در کنار آشنایی با مفاهیم مختلف، بتوانید از ابزارهای تحلیل نیز استفاده کنید. اما یادگرفتن روش کار با ابزارهای تحلیل تکنیکال صرفا برای آغاز معاملات ارزهای دیجیتال کافی نیست. بلکه شما باید نکاتی را نیز درباره این بازار و چگونگی شروع یک مسیر معاملاتی طولانی را بدانید.
چگونه میتوان معاملات ارزهای دیجیتال را آغاز کرد؟
اگر تصمیم دارید که معاملات ارزهای دیجیتال را شروع کنید، باید با نکاتی را در نظر بگیرید که احتمال موفقیت شما را چندبرابر میکنند. در مرحله اول باید بدانید که ترید کردن به سرمایه اولیه نیاز دارد. اگر پساندازی ندارید، شروع معاملهگری با پولی که نمیتوانید آن را از دست بدهید، یک رویکرد بسیار پرریسک و نادرست است. چرا که معاملات ارزهای دیجیتال ریسک بالایی دارد و ممکن است شما تمام پول خود را در ماههای اولیه معاملهگری از دست بدهید.
ترید کردن اصلا آسان نیست و بیشتر معاملهگران تازهکار سرمایه اولیه خود برای ترید را از دست میدهند. باید انتظار داشته باشید که ممکن است تمام پولی که برای ترید کردن پسانداز کردهاید را در مدت کوتاهی از دست بدهید. همچنین این امکان وجود دارد که هیچوقت نتوانید این ضرر سنگین را جبران کنید. به همین خاطر پیشنهاد میشود که قبل از شیرجه زدن در اقیانوس معاملات ارزهای دیجیتال، در ابتدا شنا یاد بگیرید.
نکته دیگری که برای شروع ترید کردن باید آن را در نظر بگیرید، انتخاب یک استراتژی معاملاتی مناسب است. برای کسب درآمد در بازار ارزهای دیجیتال روشهای زیادی وجود دارد. انتخاب این روشها به مولفههای زیادی مانند میزان تلاش و وقت آزاد شما بستگی دارد. بسته به این مولفهها، شما میتوان از میان استراتژیهای مختلف معاملاتی، یک استراتژی را برای خود انتخاب کنید تا به اهداف مالی خود برسید.
چه زمانی معاملهگران موفقتر هستند؟
یک نکته بسیار مهم در معاملات ارزهای دیجیتال این است که معاملهگرانی موفقتر هستند که به ترید کردن بهعنوان منبع اصلی درآمد خود نگاه نمیکنند. چرا که در این شرایط، تحمل بار احساسی ترید کردن بسیار سادهتر است. در این شرایط شما به ترید کردن بهعنوان یک راه بقا نگاه نمیکنید و میتوانید احساساتتان را از تصمیمگیریها خود حذف کنید. چرا که وقتی معیشت فرد در خطر میباشد، ممکن است تصمیمات احساسی بسیار پرخطری بگیرد.
زمانی که ترید کردن را شروع کردید، به آن بهعنوان یک سرمایهگذاری جانبی نگاه کنید. همچنین در نظر داشته باشید که برای یادگیری و تمرین، باید ترید کردن را با سرمایه بسیار کم شروع کنید.
چگونه معاملات ارزهای دیجیتال را در صرافی بایننس انجام دهیم؟
حال که تصمیم گرفتهاید بهعنوان یک تریدر وارد بازی معاملات ارزهای دیجیتال شوید، باید بدانید که اولین قدم استفاده از خدمات صرافیهای آنلاین است. صرافی بایننس یکی از مشهورترین و بهترین صرافیهای خارجی در زمینه کریپتوکارنسی است که شما میتوانید از آن برای خرید و فروش انواع ارزهای دیجیتال استفاده کنید. البته باید اشاره کرد که صرافی بایننس کاربران ایرانی را تحریم کرده است. به همین خاطر کاربران ایرانی نمیتوانند از خدمات این صرافی استفاده کنند.
باید گفت که تفاوتی ندارد که شما کدام صرافی را برای ترید کردن انتخاب میکنید، فرایند خرید و فروش ارزهای دیجیتال در تمام صرافیها تقریبا مشابه است. برای انجام معاملات ارزهای دیجیتال، شما در ابتدا باید ارز فیات خود مانند دلار و یورو را به ارز دیجیتال تبدیل کنید. برای این کار باید از درگاههای خرید صرافیهای آنلاین استفاده کنید.
بعد از خرید یک ارز دیجیتال، حال شما مرحله اول تریدر بودن را پشت سر گذاشتهاید. در این مرحله میتوانید رمزارزهای خود را با دیگر رمزارزها جابهجا کنید یا آنها را به کیف پول شخصی خود انتقال دهید. همچنین فرصتهای درآمد غیر فعال زیادی مانند سهامداری، وام دادن و استیکینگ در صرافیهای مختلف در دسترس کاربران هستند.
ژورنال معاملاتی چیست و آیا استفاده از آن ضروری است؟
یکی از مفاهیمی که میتواند به نظم بخشید به معاملات ارزهای دیجیتال شما کمک کند، ژورنال معاملاتی است. در واقع این ژورنال، مستندی از فعالیتهای شما بهعنوان یک تریدر میباشد. حال سوال اینجاست که آیا شما استفاده از این ژورنال ضروری است؟ پاسخ این سوال به شخصیت شما بهعنوان یک معاملهگر بستگی دارد و نمیتوان پاسخی مشخص به آن داد.
وقتی صبحت از معاملات روزانه یا بهطور کلی معاملات فعال میشود، برخی از معاملهگران در اختیار داشت یک ژورنال معاملاتی را برای اطمینان از سودآوری مداوم ضروری میدانند. در نهایت اگر شما تریدهای خود را به شکل مستند نگهداری نکنید، در چه صورت میتوانید نقاط قوت و ضعف خود را شناسایی کنید؟ بدون این ژورنال تصور روشنی از عملکرد خود نخواهید داشت.
باید اشاره کرد که تعصبات و سوگیریهای غلط میتوانند نقش منفی و پررنگی در معاملات ارزهای دیجیتال داشته باشند. به همین خاطر داشتن یک ژورنال معاملاتی میتواند باعث کاهش برخی از این سوگیریهای نادرست شود. چرا که شما دیگر نمیتوانید دادههای مستند را رد کنید و بگویید که تصمیمات و استراتژیهای معاملاتی شما بدون نقص است. اگر شما بهعنوان یک معاملهگر عملکرد مناسبی ندارید، این امر بهصورت کامل در دادههای مستند منعکس میشوند. به داشتن یک ژورنال معاملاتی، میتوانید کارایی تصمیمات و استراتژیهای خود را بسنجید.
روش محاسبه اندازه موقعیت خرید در معاملات ارزهای دیجیتال
یکی از مهمترین مولفههای معاملات ارزهای دیجیتال، مدیریت ریسک است. درواقع برخی از معاملهگران معتقد هستند که مدیریت ریسک مهمترین مولفه در معاملهگری بهشمار میآید. دقیقا به همین خاطر است که محاسبه اندازه موقعیتهای خود با یک فرمول استاندارد اهمیت بالایی دارد.
برای محاسبه اندازه موقعیت، در ابتدا باید تعیین کنید که چه مقدار از سرمایه خود را میخواهید تحت ریسک معامله قرار دهید. فرض میکنیم که مقدار مورد نظر شما یک درصد است. این امر به این معنی نیست که شما یک درصد از سرمایه خود را وارد موقعیت میکنید؛ بلکه با این معنی است که در صورت فعال شدن حد ضرر، شما تنها یک درصد از سرمایه خود را از دست دادهاید.
شاید در نگاه اول مقدار یک درصد بسیار کم به نظر برسد. اما باید گفت که در ابتدای مسیر ترید کردن، برای جلوگیری از ضررهای شدید گزینهای مناسب بهشمار میآید. بعد از تعریف مقدار مورد نظر، باید تعریف کنید که حد ضرر شما در یک معامله دقیقا کجا فعال میشود. برای هر معامله و بسته به استراتژی معاملاتی، باید حد ضرری متفاوت در نظر گرفت.
فرض کنید که ما با حسابی به اندازه 1000 دلار میخواهیم وارد معاملهای با ریسک یک درصد ضرر شویم. از طرف دیگر حد ضرر ما پنج درصد کاهش قیمت از زمان ورود ما به موقعیت خرید است. در این صورت با معادله 1000*0.01/0.05=200، درصورتیکه بخواهیم تنها یک درصد از حساب اصلی خود را از دست بدهیم، باید 200 دلار را وارد معامله کنید. با وجود این که این فرایند در ابتدا کمی طولانی به نظر میرسد، اما برای مدیریت اصولی ریسک انجام آن کاملا ضروری است.
بهترین نرمافزار معاملاتی آنلاین چیست؟
تجزیهوتحلیل نمودار بخش اصلی جعبهابزار معاملاتی هر تحلیلگر تکنیکال است. برای آنالیز دادهها و تحلیل تکنیکال نرمافزارهای معاملاتی آنلاین بسیار زیادی وجود دارند که یکی از بهترین نرمافزارها در این زمینه، تریدینگ ویو (TradingView) است. باید اشاره کرد که این نرمافزار آنلاین بهصورت یکپارچه در بسیاری از صرافیها از جمله صرافی بایننس در دسترس است. شما از طریق نسخه تحت وب و اپلیکیشن موبایل این نرمافزار میتوانید تجزیهوتحلیل معاملات ارزهای دیجیتال خود را انجام دهید.
علاوهبر تریدینگ ویو، نرمافزارهای معاملاتی آنلاین بسیار زیاد دیگری نیز وجود دارند که بسیار محبوب و کاربردی هستند. هرچند که بیشتر این نرمافزار به پرداخت اشتراک ماهیانه نیاز دارند. برخی از بهترین نرمافزارهای معاملاتی آنلاین عبارتاند از کوینیجی (Coinigy)، تریدینگ لایت (TradingLite)، اکسوچارتس (Exocharts) و تنسورچارتس (Tensorcharts).
آیا خرید اشتراک گروههای پولی برای ترید کردن ضروری است؟
سوالی که بسیاری از معاملهگران تازهکار با آن روبهرو میشوند این است که آیا عضویت در گروههای پولی برای دریافت آموزش یا سیگنال خرید و فروش معاملات ارزهای دیجیتال ضروری است. در پاسخ به این سوال باید بگوییم که عضویت شما در این گروهها و پرداخت هزینه اشتراک اصلا ضرورتی ندارد. در سرتاسر اینترنت اطلاعات رایگان بسیار باکیفیتی در دسترس است که شما میتوانید از آنها برای یادگیری ترید کردن استفاده کنید. همچنین تمرین معاملهگری بهتنهایی میتواند برای شما مفید باشد. به همین خاطر پیشنهاد میکنیم بهجای عضویت در این گروهها، از اشتباهات خود درس بگیرید و استراتژی معاملاتی مناسب خود را انتخاب کنید تا بهسرعت به یک معاملهگر حرفهای تبدیل شوید.
باید اشاره کرد که ورود به یک گروه پولی میتواند یک ابزار آموزشی معتبر باشد اما در این بین باید مراقب کلاهبرداری و تبلیغاتی جعلی افراد سودجو باشید. چرا که جعل موفقیتهای معاملاتی برای به دست آوردن فالوور یا عضو برای یک گروه پولی بسیار آسان است. همچنین شما باید این مورد را هم در نظر بگیرید که چرا یک معاملهگر موفق باید در ابتدا بخواهد یک گروه پولی را راهاندازی کند. او اگر درآمد بالایی از طریق ترید کردن به دست میآورد، چرا هزینهای از شما بهعنوان اشتراک گروه دریافت میکند.
در نهایت باید گفت که برخی از معاملهگران بسیار مشهور و موفق گروههای پولی بسیار موفقی را راهاندازی کردهاند که خدمات جانبی مفیدی مانند دادههای خاص مارکت را نیز ارائه میدهد. تنها مراقب باشید که به چه شخصی برای خرید اشتراک عضویت یک گروه پول پرداخت میکنید. چرا که بیشتر گروههای پولی صرفا برای معاملهگران مبتدی و کلاهبرداری از آنها فعالیت میکنند.
منظور از پامپ و دامپ در معاملات ارزهای دیجیتال چیست؟
یکی از مضرترین مفاهیم در معاملات ارزهای دیجیتال، مفهوم پامپ و دامپ است. این مفهوم به طرحی گفته میشود که در آن قیمت یک دارایی از طریق انتشار اطلاعات نادرست به میزان قابل توجهی افزایش پیدا میکند. زمانی که قیمت یک دارایی به میزان قابل توجهی (پامپ) افزایش پیدا میکند، افرادی که در زمان پایین بودن قیمت، این دارایی را ارزان خریداری کردهاند، آن را با قیمت بسیار بالاتری (دامپ) میفروشند.
طرحهای پامپ و دامپ در معاملات ارزهای دیجیتال بسیار زیاد هستند. بهخصوص در بازارهای گاوی شما تعداد زیادی پامپ و دامپ را مشاهده خواهید کرد. چرا که در بازارهای گاوی، بسیاری از معاملهگران تازهکار و بیتجربه وارد بازار میشوند و افراد کلاهبردار از آنها سواستفاده میکنند. این روش کلاهبرداری بیشتر برای ارزهای دیجیتال با ارزش بازار کم اتفاق میافتد. چرا که قیمت آنها به دلیل نقدینگی پایین، بهراحتی قابل کنترل است.
طرحهای پامپ و دامپ عموما توسط گروههای پامپ و دامپ خصوصی راهاندازی و کنترل میشوند. این گروهها با دریافت هزینه اشتراک، وعده بازدهی مناسب، آسان و سریع به معاملهگران بیتجربه میدهند. با این حال عموما افرادی که از قبل، رمزارز مورد نظر را خریداری کردهاند، بیشترین سود را به دست میآورند. در بازارهای سنتی مانند بازار سهام، افرادی که طرحهای پامپ و دامپ را اجرا میکنند مجرم شناخته میشوند و باید جریمههای سنگینی پرداخت کنند.
آیا ثبت نام در ایردراپهای ارزهای دیجیتال ضروری است؟
اگر تازه وارد دنیای کریپتوکارنسی شدهاید، حتما اصطلاح ایردراپ (Airdop) را شنیدهاید و احتمالا به شما پیشنهاد شده است که در ایردراپ ارزهای دیجیتال شرکت کنید. شرکت در ایردراپها گزینهای مناسب است اما شما باید در مورد آنها بسیار احتیاط کنید. ایردراپ یک روش جدید برای توزیع ارزهای دیجیتال بین طیف وسیعی از کاربران است. این روش، ایدهآلترین راه برای این است که از توزیع صحیح دارایی میان هزاران کاربر مطمئن شد. با این حال هیچ دارایی رایگانی وجود ندارد! البته ممکن است شما خوششانس باشید و بتوانید با شرکت در ایردراپ یک ارز دیجیتال سود مناسبی نیز به دست آورید. اما عموما تبلیغکنندگان یک ایردراپ تلاش میکنند تا از شما سواستفاده کنند.
این افراد در ازای توزیع یک دارایی، از شما اطلاعات شخصیتان را درخواست میکنند. اگر تصور میکنید که ارزش این اطلاعات از یک رمزارز 10 الی 50 دلاری بیشتر است، میتوانید در ایردراپها شرکت کنید. در نهایت انتخاب با شماست اما راههای بهتر و امنتری نیز برای کسب درآمد جانبی از طریق ارزهای دیجیتال وجود دارد که گزینههایی بسیار مناسب بهشمار میآیند.
معاملات ارزهای دیجیتال آسان و سودآور است!
در این مطلب با تمام فوتوفنهای معاملات ارزهای دیجیتال آشنا شدیم. البته هر یک از مباحث عنوان شده در این مطلب، گستردگی بسیار زیادی دارد که باید ساعتها آنها را مطالعه کرد. ترید کردن در نگاه اول بسیار آسان، سودده و شیرین است. اما شما برای تبدیل شدن به یک معاملهگر حرفهای راه سختی را در پیش دارید. به همین خاطر در ابتدا باید تمام مفاهیم را یاد بگیرید و سپس با تمرین زیاد، مهارتهای خود را تقویت کنید.