تحلیل تکنیکال چیست

تحلیل تکنیکال چیست | پیش‌بینی شرایط بازار با آنالیز فنی داده‌ها

زمان مطالعه: 6 دقیقه

تحلیل تکنیکال چیست؛ مطالعه رفتار قیمت برای کسب سود و عملکرد موفق‌تر

اگر نمی‌دانید تحلیل تکنیکال چیست (Technical Analysis)، باید بگوییم که این رویکرد در واقع علم مطالعه اطلاعات تاریخی بازار شامل قیمت و حجم معاملات است. به این صورت که تحلیل‌گران تکنیکال از اطلاعاتی در زمینه روان‌شناسی بازار، اقتصاد رفتاری و  شرایط گذشته قیمت‌ها برای پیش‌بینی رفتار آینده بازار استفاده می‌کنند. دو رویکرد رایج تحلیل تکنیکال شامل بررسی الگوهای نموداری و استفاده از اندیکاتورها است.

آنالیز فنی راهی برای مطالعه و تجزیه‌و‌تحلیل بازارها و ارائه بینش برای اطلاع از تصمیمات معاملاتی به شمار می‌رود. این استراتژی قرن‌ها است که وجود داشته و با پیشرفت روزافزون ابزارها به محبوبیت آن افزوده شده است. امروزه در عصر اینترنت، افراد بیشتری به این ابزارها دسترسی دارند و از آن‌ها برای شکل دادن به برنامه‌های تجاری خود استفاده می‌کنند. در این مطلب بررسی می‌کنیم که تحلیل تکنیکال چیست و با عملکرد و تفاوت آن با تحلیل بنیادی آشنا می‌شویم.

تحلیل تکنیکال چیست

تحلیل تکنیکال چیست؟

تحلیل تکنیکال (TA) که اغلب به‌عنوان نمودارخوانی از آن یاد می‌شود، نوعی تحلیل با هدف پیش‌بینی رفتار آینده بازار بر اساس داده‌های قیمت و حجم معاملات قبلی است. برای درک بهتر اینکه تحلیل تکنیکال چیست، باید بگوییم که رویکرد TA به طور گسترده برای سهام و سایر دارایی‌ها در بازارهای مالی سنتی اعمال می‌شود. اما همچنین جزء جدایی‌ناپذیر معاملات رمزارزها در بازار ارزهای دیجیتال است.

برخلاف تحلیل بنیادی (FA)، که عوامل متعددی را پیرامون قیمت یک دارایی در نظر می‌گیرد، استراتژی TA به‌شدت بر عملکرد تاریخچه قیمتی متمرکز است. بنابراین، از آن به‌عنوان ابزاری برای بررسی نوسانات قیمت دارایی و داده‌های حجمی استفاده می‌شود و بسیاری از معامله‌گران از آن در تلاش برای شناسایی روندها و فرصت‌های معاملاتی مطلوب استفاده می‌کنند.

در حالی که اشکال اولیه تحلیل تکنیکال در قرن هفدهم آمستردام و قرن هجدهم ژاپن ظاهر شد، استراتژی TA مدرن، به چارلز داو (Charles Dow) بازمی‌گردد. داو، روزنامه‌نگار مالی و بنیان‌گذار وال استریت جورنال، از اولین کسانی بود که مشاهده کرد که بازارها و دارایی‌های فردی اغلب در روندهایی حرکت می‌کنند که می‌توان آن‌ها را طبقه‌بندی و بررسی کرد. تحقیقات او بعدا باعث ایجاد نظریه داو شد که تحلیل تکنیکال را  پیشرفت داد.

در مراحل اولیه، رویکرد ابتدایی تحلیل تکنیکال مبتنی بر برگه‌های دست‌ساز و محاسبات دستی بود. اما با پیشرفت تکنولوژی و محاسبات مدرن، TA فراگیر شد و اکنون ابزار مهمی برای بسیاری از سرمایه‌گذاران و معامله‌گران است.

تجزیه‌وتحلیل فنی چگونه کار می‌کند؟

همان‌طور که گفته شد، TA اساسا مطالعه قیمت گذشته و فعلی یک دارایی است. برای پاسخ به این سوال که فرض اصلی تحلیل تکنیکال چیست، باید بگوییم فرض بر آن است که نوسانات قیمت یک دارایی تصادفی نیستند و به طور کلی در طول زمان به روندهای قابل شناسایی تبدیل می‌شوند. رویکرد TA، تجزیه‌وتحلیل عرضه و تقاضا و نشان دهنده احساسات کلی بازار است. به عبارت دیگر، تحلیل تکنیکال، ارتباط تنگاتنگی با احساسات معامله‌گران و سرمایه‌گذاران (ترس و طمع) دارند.

تحلیل تکنیکال چیست

شایان ذکر است TA برای بازارهایی که در شرایط عادی، با حجم معاملات و نقدینگی بالا فعالیت می‌کنند، قابل اعتمادتر و موثرتر است. بازارهایی با حجم معاملات بالا، کمتر مستعد دست‌کاری قیمت و تاثیرات خارجی غیرعادی هستند که می‌تواند سیگنال‌های نادرست ایجاد کند و TA را بی‌فایده کند.

به منظور بررسی قیمت‌ها و در نهایت یافتن فرصت‌های مطلوب، معامله‌گران از انواع ابزارهای نموداری به نام اندیکاتورها استفاده می‌کنند. شاخص‌های تجزیه‌وتحلیل فنی می‌تواند به معامله‌گران کمک کند تا روندهای موجود را شناسایی کنند و همچنین اطلاعات مناسبی را در مورد روندهایی که ممکن است در آینده ظاهر شوند ارائه دهند. از آنجایی که اندیکاتورها امکان خطا دارند، برخی از معامله‌گران از چند اندیکاتور به‌عنوان راهی برای کاهش ریسک استفاده می‌کنند.

اندیکاتور تحلیل تکنیکال چیست؟

به طور معمول معامله‌گرانی که از تحلیل تکنیکال استفاده می‌کنند، به اندیکاتورها و معیارهای مختلف برای تعیین روند بازار نیاز دارند. آیا می‌دانید در میان تعداد زیادی از نشان‌گرها، محبوب‌ترین اندیکاتور تحلیل تکنیکال چیست؟ میانگین متحرک ساده (SMA) یکی از پرکاربردترین و شناخته‌شده‌ترین نمونه‌های اندیکاتورها است. همان‌طور که از نام آن پیداست، اندیکاتور SMA بر اساس قیمت‌های بسته شدن یک دارایی در یک دوره زمانی مشخص محاسبه می‌شود. میانگین متحرک نمایی (EMA) یک نسخه اصلاح شده از SMA است که قیمت‌های بسته شدن اخیر را بیشتر از قیمت‌های قدیمی‌تر وزن می‌کند.

یکی دیگر از شاخص‌هایی که به طور معمول مورد استفاده قرار می‌گیرد، شاخص قدرت نسبی (RSI) است که بخشی از دسته‌ای از اندیکاتورها می‌باشد که به‌عنوان نوسانگر شناخته می‌شوند. برخلاف میانگین‌های متحرک ساده که تغییرات قیمت را در طول زمان دنبال می‌کنند، نوسان‌گرها فرمول‌های ریاضی را برای داده‌های قیمت‌گذاری اعمال و سپس نموداری را تولید می‌کنند که در محدوده‌های از پیش تعریف‌شده قرار می‌گیرند. در مورد RSI، این محدوده از ۰ تا ۱۰۰ است.

تحلیل تکنیکال چیست

اندیکاتور بولینگر باند (Bollinger Bands) یکی دیگر از انواع نوسان‌گر است که در بین معامله‌گران بسیار محبوب می‌باشد. نشانگر BB برای شناسایی شرایط بالقوه اشباع خریدوفروش و همچنین برای اندازه‌گیری نوسانات بازار استفاده می‌شود.

علاوه بر ابزارهای ساده TA، اندیکاتورهایی وجود دارند که برای تولید داده‌ها، به اندیکاتورهای دیگر تکیه می‌کنند. به‌عنوان مثال، RSI تصادفی با اعمال یک فرمول ریاضی برای RSI معمولی محاسبه می‌شود. مثال محبوب دیگر شاخص واگرایی و همگرایی میانگین متحرک (MACD) است که با کم کردن دو EMA  تولید می‌شود.

سیگنال‌های معاملاتی تحلیل تکنیکال

یکی از سوالات رایج تازه‌واردان بازار رمزارزها این است که سیگنال‌ معاملاتی مربوط به تحلیل تکنیکال چیست؟ در حالی که اندیکاتورها برای شناسایی روندهای کلی مفید هستند، می‌توان از آن‌ها برای ارائه بینشی در مورد نقاط ورود و خروج احتمالی (سیگنال‌های خرید یا فروش) نیز استفاده کرد. این سیگنال‌ها زمانی ایجاد می‌شوند که رویدادهای خاصی در نمودار یک اندیکاتور اتفاق می‌افتد. به‌عنوان مثال، زمانی که RSI عدد ۷۰ یا بیشتر را تولید می‌کند، می‌تواند نشان دهد که بازار در شرایط اشباع خرید قرار دارد. منطق مشابه زمانی اعمال می‌شود که RSI به ۳۰ یا کمتر کاهش می‌یابد که به طور کلی به‌عنوان سیگنالی برای شرایط بازار اشباع فروش تلقی می‌شود.

همان‌طور که قبلا بحث شد، سیگنال‌های معاملاتی ارائه‌شده توسط تحلیل تکنیکال همیشه دقیق نیستند و مقدار قابل توجهی نویز (سیگنال‌های نادرست) توسط اندیکاتورهای TA تولید می‌شود. این موضوع به‌ویژه در بازارهای ارزهای دیجیتال نگران‌کننده است. چرا که بسیار کوچک‌تر از بازارهای سنتی هستند و به همین ترتیب نوسانات بیشتری دارند.

انتقاداتی در مورد تحلیل تکنیکال

اگرچه تحلیل تکنیکال به طور گسترده‌ای در انواع بازارها مورد استفاده قرار می‌گیرد، اما از نظر بسیاری از متخصصان یک روش بحث‌برانگیز و غیرقابل اعتماد است. همچنین اغلب به‌عنوان یک «پیشگویی خودشکوفایی» از آن یاد می‌شود. چنین اصطلاحی برای توصیف رویدادهایی است که فقط به دلیل اعتقاد تعداد زیادی از مردم اتفاق می‌افتند.

منتقدان استدلال می‌کنند که در شرایط مختلف بازارهای مالی، اگر تعداد زیادی از معامله‌گران و سرمایه‌گذاران به اندیکاتورها یا خطوط حمایت و مقاومت تکیه کنند، شانس کارکرد این اندیکاتورها افزایش می‌یابد. ممکن است بپرسید که پس چرا عده‌ای از تحلیل تکنیکال حمایت می‌کنند؟ از این رو بسیاری از حامیان TA استدلال می‌کنند که هر چارتیست روش خاصی برای تجزیه‌وتحلیل نمودارها و استفاده از بسیاری از شاخص‌های موجود دارد؛ اما در اکثر اوقات، استراتژی‌های مختلف، بینش تقریبا یکسانی نسبت به وضعیت فعلی بازار را ارائه می‌دهند.

تحلیل تکنیکال چیست

تفاوت تحلیل بنیادی با تحلیل تکنیکال چیست؟

اگر نمی‌دانید که تفاوت تحلیل بنیادی با تحلیل تکنیکال چیست، باید بگوییم که فرض اصلی تحلیل بنیادی این است که قیمت‌های بازار در حال حاضر منعکس‌کننده عوامل اساسی مربوط به یک دارایی خاص هستند. اما برخلاف رویکرد TA، که عمدتا بر داده‌های قیمت و تاریخچه حجم معاملات (نمودارهای بازار) متمرکز است، تحلیل بنیادی (FA)، استراتژی تحقیقاتی گسترده‌تری را اتخاذ می‌کند که تاکید بیشتری بر عوامل کیفی دارد.

تحلیل بنیادی می‌گوید که عملکرد آتی یک دارایی به اطلاعاتی بسیار بیشتر از تاریخچه داده‌های آن وابسته است. رویکرد FA اساسا روشی است که برای تخمین ارزش ذاتی یک شرکت، کسب‌وکار یا دارایی بر اساس طیف گسترده‌ای از شرایط خرد و کلان، مانند مدیریت و شهرت شرکت، رقابت در بازار، نرخ رشد و سلامت صنعت استفاده می‌شود.

برخلاف TA که عمدتا به‌عنوان یک ابزار پیش‌بینی برای عملکرد قیمت و رفتار بازار استفاده می‌شود، FA روشی است برای تعیین اینکه آیا یک دارایی با توجه به پتانسیل خود، بیش از حد ارزش‌گذاری شده است یا خیر. در حالی که تحلیل تکنیکال بیشتر توسط معامله‌گران کوتاه‌مدت مورد استفاده قرار دارد، تحلیل بنیادی معمولا توسط مدیران صندوق‌ها و سرمایه‌گذاران بلندمدت ترجیح داده می‌شود.

تحلیل بنیادی بهتر است یا تحلیل تکنیکال؟

در مورد انتخاب میان تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال، بحث‌های طولانی‌مدتی وجود دارند. از این رو امروزه ترکیبی از هر دو رویکرد TA و FA توسط بسیاری از کارشناسان به‌عنوان یک انتخاب منطقی‌ در نظر گرفته می‌شود. رویکرد FA معمولا به استراتژی‌های سرمایه‌گذاری بلندمدت مربوط می‌شود. در حالی که TA اطلاعات مناسب‌تری را در مورد شرایط بازار کوتاه‌مدت ارائه می‌دهد که ممکن است هم برای معامله‌گران و هم برای سرمایه‌گذاران مفید باشند.

نوشتهٔ پیشین
تاریخچه رمزنگاری | درک سازوکار رمز ارزها و شبکه بلاک چین
نوشتهٔ بعدی
نمودارهای کندل استیک | انعکاسی از روند قیمتی بازار در یک دوره
اشتراک گذاری پست ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

اشتراک گذاری پست
پست‌های مرتبط
فهرست