بلاکچینها از نظر کدنویسی، رمزنگاری و ساختار، هم بسیار پیچیده هستند و هم تفاوتهای زیادی بین آنها وجود دارد. همین مساله ارتباطات بین بلاکچینی را به یک چالش بزرگ تبدیل میکند. این در حالی است که برای افزایش پذیرش جهانی فناوریهای بلاکچین، ما به این ارتباطات نیاز داریم؛ هم از نظر انتقال دادهها و هم از نظر انتقال داراییها و ارزش. پروتکل اینتربلاکچین دقیقا به همین منظور ایجاد شده است. این پروتکل راهکاری برای جایگزینی با سیستمهای اختصاصی و سفارشی گرانقیمت برای اتصال دو بلاکچین به یکدیگر است.
اینتربلاکچین چیست؟
پروتکل ارتباطات اینتر بلاکچین (Interblockchain communication protocol) یا IBC پروتکلی است شرایط انتقال پیام و ارزش را بین بلاکچینهای مختلف فراهم میکند. از مزایای این پروتکل میتوان به ایمنی بالا، امکان تایید و نظم بالا در نقلوانتقال دادهها اشاره کرد. همچنین مانند انتقال توکن، امکان انتقال ارزش بین بلاکچینها نیز از طریق آن وجود دارد.
پروتکل IBC از نظر ساختاری با بریجها تفاوت دارد. در این روش ارتباط بین بلاکچینی دادهها در قالب بستههایی از طریق قراردادهای هوشمند ارسال و دریافت میشوند. همچنین هر شکلی از اطلاعات از جمله از نوع ارزش قابل ارسال است.
اینتربلاکچین چگونه کار میکند؟
پروتکل اینتر بلاکچین مانند قلب در مرکز شبکهای از بلاکچینها قرار میگیرد. این پروتکل شبکهای بینابلاکچینی ایجاد میکند و اجازه میدهد که آنها با هم تعامل داشته باشند. این پروتکل دارای دو لایه است که یکی از آنها کار انتقال دادهها را برعهده دارد و دیگری لایه کاربردی است. در ادامه با این دو لایه آشنا میشویم.
لایه انتقال اینتربلاکچین
لایه انتقال مسیر ارتباطی بین ارسالکننده و دریافتکننده اطلاعات را ایجاد میکند. در این لایه سه کار انجام میشود که عبارتند از: سفارش برای این انتقال، احراز هویت یا تایید و انتقال اطلاعات. این دقیقا یک مسیر است و این یعنی نه در مبدا برای اینکه چه دادهای را برای انتقال دریافت کند، تصمیم میگیرد و نه در مقصد در چگونگی تفسیر داده برای دریافت کننده دخالتی دارد. درست مانند یک پیک موتوری! از نگاه او دادهها فقط مجموعهای از بایتها هستند.
اجرای لایه انتقال عبارتند از:
- لایت کلاینتها
- رلهها
- اتصالات
- کانالها
- اجزای لایه انتقال
لایت کلاینتها نمودی از ساختار بلاکچین هستند اما نه به صورت کامل. برای مثال آنها مانند دفتر کل تمام اطلاعات تاریخی بلاکچین را ذخیره نمیکنند. همچنین آنها از توانایی انجام تراکنش برخوردار نیستند. اما کاری که انجام میدهند ارزشمند است. آنها هدرهای بلوک را تایید میکنند و یک گره کامل را متصل میکنند. بنابراین راه حلی کاربردی و سریع برای محاسبات و ذخیرهسازی هستند.
در عمل وقتی دو زنجیره از پروتکل اینتربلاکچین با هم در ارتباط باشند، آنها لایت کلاینتهای همدیگر را ذخیره میکنند. بنابراین میتوانند بدون نیاز به راه حلهای شخص ثالث دادهها را مبادله کنند. نکته جالب اینجا است که بلاکچینها در این روش دقیقا خود بستههای داده را ارسال یا دریافت نمیکنند. بلکه هشهای بستههای داده را که حاوی پیامها هستند در ماشین حالت (State machine) خود ذخیره میکنند.
در این زمان نوبت به رلهها میرسد که پیام را گرفته و توزیع میکنند، یعنی به زنجیرهای میرسانند که هدف پیام بوده است. در ضمن رلهها نیازی به تایید ندارند پس هر کسی میتواند آنها را اجرا کند. بخش اتصالات، کار اتصال لایت کلاینتها به بلاکچینها را برعهده دارد. کانالها نیز انتقالدهنده دادهها بین ماژولها در زنجیرهها هستند. پس کانالها با ماژولها و اتصالات با زنجیرهها ارتباط دارند.
لایه برنامه اینتربلاکچین
لایه کاربردی یا لایه برنامه تفاوت بارزی با لایه انتقال دارد. این لایه درست مانند یک رسیور ماهواره است که امواج دریافتی را به اطلاعاتی قابل فهم تبدیل میکند. یا مانند یک ارسالکننده داده که اطلاعات قابل فهم را به امواج تبدیل میکند. این لایه همان لایهای است که کاربران میتوانند آن را مشاهده کنند. لایه برنامه، شامل برنامههایی است که از فناوری بلاکچین و نیز از لایه انتقال اینتربلاکچین استفاده میکنند. این برنامهها ممکن است از انواع زیر باشند:
- توکنها
- NFTها
- اوراکلها
- برنامههای دیگر
پروتکل اینتر بلاکچین نیز استاندارد توکنی مشابه با استاندارد ERC-20 دارد. نام یا نشان این استاندارد، ICS-20 است. این استاندارد دارای دستورالعملهایی در زمینههای چگونگی ساختاربندی دادهها برای انتقال و چگونگی تفسیر دادهها در مقصد است. برای مثال اگر لایه انتقال در حال انتقال ارزش از نوع توکن باشد، این استاندارد شامل این موارد میشود:
- اطلاعات فرستنده
- اطلاعات گیرنده
- نام
- مقدار توکن
اینتربلاکچین؛ فناوری فوق پیشرفته ارسال نامه!
بنابر توضیحاتی که تا اینجا ارائه کردیم، اینتر بلاکچین را میتوان به روش سنتی ارسال نامه با پست تشبیه کرد. لایه انتقال مثل سیستم حملونقل یا توزیع در سرویسهای پستی است. ارتباط بین فرستندگان و گیرندگان مختلف توسط این لایه ایجاد میشود. با این تفاوت که در این بخش، فرستنده و گیرنده، بلاکچینها هستند. نامهها هم مشابه بستههای داده هستند که در پروتکل اینتربلاکچین از یک بلاکچین به بلاکچین دیگر ارسال میشوند.
اینتربلاکچین چقدر امن است؟
پروتکل IBC امنیت شبکه خود را از طریق حسابهای بین زنجیرهای (Interchain Accounts) و راهکارهای امنیت بین زنجیرهای (Interchain Security) تامین میکند. مزیت حسابهای بین زنجیرهای در این است که بدون هیچگونه دخالت و ایجاد تغییر در بلاکها ارتباط بین آنها را ممکن میسازند. در واقع عامل دخالت، خود بلاکچینها هستند. یک بلاکچین فرستنده از راه دور و از طریق IBC فعلوانفعالات در بلاکچین دوم یا میزبان را کنترل میکند. بههمین دلیل ویژگی ترکیبپذیری بین آنها افزایش مییابد.
راهکار امنیت بین زنجیرهای نیز ویژگی جالب توجهی دارد. در این راهکار، امنیت از زنجیرههای دیگر در زمان تعامل، اجاره میشود. برای مثال یک بلاکچین میتواند بدون نیاز به بوت استرپ، از اعتبار سنجی بلاکچین دیگر استفاده کند. بنابراین قابلیت همکاری بینابلاکچینی افزایش مییابد و امنیت نیز بهطور همزمان تامین میشود. عدم تمرکز بلاکچین بر مساله امنیت در این زمان بهمعنای امکان تمرکز بر موارد دیگر است.
اینتربلاکچین مانند اینترنت بلاکچینها عمل میکند
تا امروز بلاکچینهای بسیاری ایجاد شدهاند که هر کدام کاربردهای خاصی دارند. مانند کاربرد ارائه بیت کوین، پلتفرمهای بومیسازی شده در شبکه اتریوم و پلتفرمهایی برای احراز هویت بلاکچینی و موارد دیگر. ما به این شرایط میگوییم تخصصیسازی بلاکچینی. مزیت آن در این است که آنها میتوانند روی موارد خاصی تمرکز کنند. اما مشکل این شرایط در این است که بلاکچینها با تخصصیسازی شدید به جزیرههایی دور از هم تبدیل شدهاند.
تخصصیسازی بلاکچینی یعنی جای اینکه یک بلاکچین تلاش کند همه انواع خدمات را ارائه دهد و منابع خود را صرف موارد زمینهای کند، بخش اعظم منابع خود را صرف انجام یک کار خاص با بالاترین کیفیت کند. ولی ایراد این شرایط جدا از هم ماندن در چیست؟
در دنیای اینترنت هر سایتی ویژگیهای شخصی خودش را دارد و روی یک یا چند زمینه تمرکز دارد. اما این خود اینترنت است که آنها را به هم متصل کرده است. در بستر وب کاربران میتوانند از سایتی به سایت دیگری بروند. همچنین ارتباطات بین سایت و پلتفرمها تجربه کاربری نسبتا یکدستی را ایجاد میکند. پروتکل اینتربلاکچین نیز چنین حالتی دارد و بلاکچینها را برای ایجاد تجربه کاربری یکپارچه به هم متصل میکند. بنابراین هم بلاکچینها میتوانند تخصصی باقی بمانند و هم ایراد عدم ارتباط بین آنها از بین میرود.
مثال برای درک مزایای اینتربلاکچین
برای درک بهتر مزایای پروتکل اینتربلاکچین بهتر است مثالی بزنیم. فرض کنید میخواهید ارزش مبتنی بر بیت کوین را به شبکه اتریوم ارسال کنید. یکی از این راهکارها ایجاد یک سیستم یا پل سفارشی است که به هزاران ساعت کدنویسی پیچیده و توسعه نرمافزاری بلاکچینی نیاز دارد. اما با استفاده از پروتکل اینتربلاکچین دو برنامه مستقل روی دو بلاکچین متفاوت میتوانند با هم ارتباط برقرار کنند و ارزش مورد نظر را منتقل کنند.
توسعهدهندگان نرمافزارهای بلاکچینی باید بدانند
با توجه به مثالی که برای پروتکل اینتربلاکچین آوردیم احتمالا همه علاقمندان خدمات مبتنی بر بلاکچین و نیز توسعهدهندگان نرمافزارهای بلاکچینی، ذهن خود را به درک بهتر این فناوری معطوف کردهاند. اما این افراد چه چیزهایی را باید در مورد این پروتکل بدانند؟ این موارد را با هم مرور میکنیم:
- پروتکل اینتربلاکچین راهکاری برای ایجاد ارتباطات ایمن بین ماژولهایی است که میتوانند روی ماشینهای مستقل از جمله ماشینهای حالت تکراری اجرا شوند
- با استفاده از IBC میتوان کلاینتها، اتصالها و کانالها را مدیریت کرد، بستههای داده را ارسال کرد و بر شرایط ارسال و دریافت نظارت کرد
- پروتکل اینتربلاکچین همهکاره است یعنی از زنجیرههای بلوکی ناهمگن نیز پشتیبانی میکند. همچنین امکان یکپارچهسازی برنامهها روی آن وجود دارد
- در پروتکل اینتربلاکچین توسعهدهندگان به زبانهایی مانند جاوا اسکریپت، گولانگ و Rust دسترسی دارند
- اشتراکگذاری دادهها و کدها، مبادله اتمی، انتقال دارایی بلاکچینی و ایجاد قراردادهای هوشمند از کاربردهای این پروتکل است
- با استفاده از پروتکل اینتربلاکچین، بلاکچینهای مستقل به یک اکوسیستم واحد و قابل همکاری میپیوندند و پایههای یک سیستم جدید ارز دیجیتال را تشکیل میدهند
کدام پروژهها میتوانند از اینتربلاکچین استفاده کنند؟
هر بلاکچینی میتواند از پروتکل اینتربلاکچین استاندارد شده برای ارتباط با دیگر بلاکچینها استفاده کند. اما شرط آن، استفاده از استاندارد بین زنجیرهای (ICS) است. بر این اساس در حال حاضر تقریبا نیمی از بلاکچینها قادر به استفاده از این پروتکل هستند. در ادامه مطلب با برخی از پروژههایی که بلاکچین آنها قابلیت استفاده از IBC را دارد، آشنا میشویم.
اوزموسیس
اوزموسیس (Osmosis) یک کراسچین و بازارساز خودکار (AMM) است که بر روی Cosmos ساخته شده. این پروژه معاملات زنجیرهای متقابل را از طریق پروتکل ارتباطات اینتربلاکچین (IBC) امکانپذیر کند. بنابراین اوزموسیس با استفاده از این ویژگیها میتواند یک لایه اضافی برای افزایش قابلیت همکاری و یکپارچگی بلاکچینی داشته باشد.
جونو
جونو (Juno) یک بلاکچین لایه اول با الگوریتم اثبات سهام است و با استفاده از Cosmos SDK فعالیت میکند. این بلاکچین میتواند بهعنوان یک هاب خدمات قراردادهای هوشمند در اکوسیستم Cosmos عمل کند. این شبکه را همکار کاربردیتر Cosmos در نظر میگیرند.
اوموس
اِوموس (Evmos) یک بلاکچین کاربردی-اگنوستیک است. این بلاکچین طوری طراحی شده است که بهطور کامل با شبکه اتریوم سازگار است. مزیت آن نیز در استفاده از پروتکل اینتر بلاکچین برای یکپارچگی با بلاکچینهای دیگر است. اوموس شرایطی را ایجاد میکند تا پروژهها بتوانند از اتریوم به عنوان بستری برای برنامه Cosmos استفاده کنند. رمزارز بومی شبکه اوموس نیز به همین نام و از طریق Blockdaemon قابل به اشتراکگذاری است.
کوجیرا
کوجیرا (Kujira) یک اکوسیستم غیرمتمرکز و بسیار پیشرو است که به شکل زیرساختی برای پلتفرمهای دیفای عمل میکند. این سیستم برای ارائه چنین خدماتی از جدیدترین راه حلهای فین تک بهره میگیرد و استفاده از پروتکل اینتربلاکچین نیز از جمله ویژگیهای آن است. مزیت کوجیرا در این است که شرایطی را فراهم کرده است تا شرکتهای کوچکتر نیز بتوانند بدون نیاز به صرف هزینههای بالا از راه حلهای فین تک استفاده کنند. درحالیکه پیشتر بسیاری از آنها فقط در دسترس ثروتمندان و شرکتهای بزرگ بودند.
dydx
صرافی dydx یک صرافی غیر متمرکز است بر روی شبکه اتریوم میزبانی میشود. این صرافی بدون نیاز به تایید هویت مبادلات دست کم 36 ارز دیجیتالی را ممکن میسازد. این صرافی همچنین یکی از معدود صرافیهایی است که معاملات مارجین دائمی را بهعنوان روش معاملاتی ارائه میدهد و شما میتوانید تنها بخشی از مبلغ معامله را ارائه دهید.
پلتفرم dydx توسط یکی از مهندسان نرمافزار با سابقه همکاری با کوین بیس و شرکت اوبر با نام آنتونیو جولیانو در سال 2017 میلادی راهاندازی شد. میزبانی dydx بر روی شبکه اتریوم تنها تا سال 2020 ادامه داشت. سپس این پلتفرم برای حل مشکل مقیاسپذیری از یک راه حل لایه 2 به نام Starkware استفاده کرد. این پلتفرم برای توسعه خدمات خود راه حل پروتکل اینتربلاکچین را نیز پذیرفته است.
پروتکل اینتر بلاکچین چشمانداز بازار کریپتو را تغییر میدهد
فناوریهای مالی دیفای توانستهاند نظر بسیاری از شرکتهای ارائهدهنده خدمات مالی و همچنین بسیاری از سرمایهگذاران را به خود جلب کنند. اما یکی از بزرگترین موانع پذیرش جهانی این فناوریها موانع مرتبط با عدم امکان یکپارچهسازی و دشواری ارتباط بین اکوسیستمهای مبتنیبر بلاکچین بوده است. خوشبختانه پروتکل اینتربلاکچین در عمل نشان داده است که میتواند این مانع را از سر راه بر دارد.
اگر شما هم به آینده این بازار امیدوار هستید و میخواهید در آن سرمایهگذاری کنید، ما در صرافی هیتوبیت این امکان را برای شما فراهم کردهایم. تنوع ارزهای دیجیتالی، تنوع حسابها و سفارشها و ایمنی بالا از مزایای هیتوبیت هستند. برای دریافت خدمات متنوع هیتوبیت کافی است در سایت ما یک حساب کاربری ایجاد کنید.